💔🌙 دلنوشتهای از قلب یک دختر نوجوان برای آقا امام رضا علیهالسلام 🌙💔
ای پدر مهربان و غریب…
ای که غربتت،
دلها را به گریه وا میداشت…
دل من پر از شرمندگی است،
شرمندگی از اینکه حتی کوچکترین ذرهای از آن همه صبری که تو کشیدی، لمس نکردهام.
تو از مدینه جدا شدی،
از خانه و خانواده،
از لحظههای آرامش و نگاههای مهربان خانواده…
و ما، حتی نمیتوانیم ذرهای از آن غربت را حس کنیم، اما اشکهایمان برایت جاری میشود.
تو زهر نوشیدی…
چشمانت پر از درد بود و قلبت برای ما میتپید…
و در همان لحظات، دل شکستهی ما فریاد میزد:
چرا این همه رنج و صبر؟
چرا این همه دوری و غربت؟
ای که کنار فرزندت نشستی و لالایی خواندی،
لحظهای که دل مهربانت برای جواد کوچک آرامش میخواست …
اما مسیرت به سوی شهادت آماده بود…
و ما فقط میتوانیم نگاه کنیم، با دلی پر از غم و دستانی خالی از توان.
آقا… ای که خونت،
نور هدایت ما شد…
ای که هر قدمت راه را برای ما روشن کرد…
با اشک و آه،
با دلی شکسته
اما پر از عشق،
میخواهیم بگوییم:
شرمندهایم، آقا…😔
شرمندهایم از اینکه کوچکیم در برابر بزرگی تو…
و دوست داریم حتی قطرهای از عشقت را جبران کنیم…
اما بدان،
هر نگاه،
هر دعا،
هر آه،
یاد تو را زنده نگه میدارد…
و غربتت در دل ما، هیچگاه فراموش نمیشود…
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍
#فدایی_مولا
✍
#مجری_طرح_تربیتی_امین_پناهی
#استان_قم_ناحیه_۴