#عکس_نوشت
#تمام_مقاطع_تحصیلی
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
کرامت ۱_____☀️
📃يكی از خدام حضرت معصومه سلام الله علیها بنام (ميرزا اسد الله) به سبب ابتلای به مرضی انگشتان پايش سياه شده بود؛
👨⚕جراحان اتفاق نظر داشتند كه بايد پای او بريده شود تا مرض به بالاتر از آن سرايت نكند، قرار شد كه فردای آن روز پای او را جراحی نمايند.
ميرزا اسد الله گفت: حال كه چنين است امشب مرا ببريد حرم مطهر دختر موسی بن جعفر عليه السلام.
او را به حرم بردند؛ شب هنگام خدام در حرم را بستند و او پای ضريح از درد پا می ناليد تا نزديك صبح، ناگهان خدام صدای ميرزا را شنيدند كه می گويد:
در حرم را باز كنيد حضرت مرا شفا داده، در را باز كردند ديدند او خوشحال و خندان است. 😃
او گفت: درعالم خواب ديدم خانمی مجلله آمد به نزد من و گفت چه مي شود ترا؟
عرض كردم كه اين مرض مرا عاجز نموده و از خدا شفای دردم يا مرگ را می خواهم،
✨
آن مجلله گوشه مقنعه خود را بر روی پای من كشيد و فرمود: شفا داديم ترا.✨
عرض كردم شما كيستيد؟ فرمودند: مرا نمی شناسی؟! و حال آنكه نوكری مرا میکنید؛
من فاطمه دختر موسی بن جعفرم.☀️
بعد از بيدار شدن، قدری پنبه در آنجا ديده بود آن را برداشته و به هر مريضی ذره ای از آن را می دادند و به محل درد می كشيد،شفا پيدا می كرد.👌
او می گويد: آن پنبه در خانه ما بود تا آن وقتی كه سيلابی آمد و آن خانه را خراب كرد و آن پنبه از بين رفت و ديگر پيدا نشد.(این کرامت به حد تواتر رسیده است)
📚 انوار المشعشعين، محمدعلی قمی، ص ۲۱۶.
•┈┈••••✾•✏️•✾•••┈┈•
مبلغ:عاشق خدا
╔═📖════╗
@mohtavayedaneshamoziyeshamim
╚════🎒🎒═╝