7.43M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔸یاران با وفا 🥀__ _ رقیه سلام الله علیها ﺳﯿﻼﺏ ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺩ ﺧﺴﻮﻑ ﺷﺐ ﻗﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ 🖤🥀 قبلا صدای ناله او سوز و آه داشت این مشت آخری اثرش را گرفته بود 🖤🥀 آن زیر ﭘﺎ فتادن مابین کوچه ها تاب و توان بال و پرش را گرفته بود 🖤🥀 بازار شام عمه نشد یاریش کند  چون تازیانه ها سپرش را گرفته بود 🖤🥀  هر جا که خورده بود نگاهش به دست زجر بی اختیار باز سرش را گرفته بود 🖤🥀 شیرین زبان خانه ارباب ای دریغ تلخی این سفر شکرش را گرفته بود 🖤🥀 ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺳﺮ ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﮐﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ 🖤🥀 ﻣﺎﺑﯿﻦ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﺳﺮ پدر ﺟﺎﭘﺎﯼ ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ✍غلامرضا سازگار  🏴 ♡ •┈┈••••✾•✏️•✾•••┈┈• ╔═📖════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═