✧ ❁ ✧
❁
✧
فَضجُّوا بِالْبُكاءِ
و جَدَّدُوا الْأَحْزانَ
وَ حَثُّوا عَلي رُؤُسِهمُ التُّرابَ،
وَ لَطمُوا الْخُدودَ وَ شَقُّوا الْجُيوبَ
وَ قامَ الصِّياح
منزل به منزل
اشک هایش را هدیه میکرد
رقیه ای که دستان به هم گره خورده اش
پهلوی شکسته اش
قامت خمیده اش
معجر خاکی اش
تنها سلاحش بودند برای خدشه دار کردن پاره سنگ های قلب آن ملعونین
تنها سوغاتی این سفر دور و دراز برای پدرش
و تنها مسیری که او را به میراث جده بزرگوارش یعنی مقام شفاعت می رساند.
" السَّلام عَلى ذاتِ الْعَيْنِ السُكوب "
سلام بر خانمی که صاحب چشمان همیشه گریان بر پدر بودند.
حضرت رقيّة المرتقی (سلام الله علیها) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، شب و روز در حال بکاء و ندبه بودند.
" الْبَاكِيَة الشاكية النادبة "
این بکاء شدید حضرت فاطمه صغری ریحانة الحسین (سلام الله علیها) و عیون ساکبه آن حضرت در خرابه شام و تبدیل آنجا به بیت الأحزان، تجلی بکاء و حزن جده بزرگوارشان حضرت فاطمه کبری (سلام الله علیها) در فراق رسول الله در بیت الأحزان است.
📚 زیارت مفجعه حضرت رقیة المرتقی علیهاالسلام
✧ ❁ ✧