کر عملي داريم که نعمت را در مسير عصيان خدا صرف نکنيد. لذتش هم بيشتر است. آدم‌هايي که از نعمت در معصيت استفاده مي‌کنند، فکر نکنيد که يک شادماني دائم دارند. آخر اين نگاه‌هاي گناه، افسردگي است. آخر اين دروغ گفتن‌ها اعصاب خوردي خودت است و بعد معلوم مي‌شود و آبرويت مي‌رود. خوب بودن براي دنياي انسان هم خوب است. اين يک راه که شما نعمت خدا را در معصيت صرف نکني. راه دوم فرمودند: «وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ» (عيون‏أخبارالرضا، ج‏2، ص‏4) مي‌خواهي عاقبت بخير شوي، به حلم خدا مغرور نشو. خدا حليم است شما چرا پررويي مي‌کنيد؟ شما يکبار تک آوردي و معلم هيچي نگفت. دوبار تک آوردي، معلم دارد خطاي شما را مي‌بيند. هيچي نمي‌گويد. از علم و صبر معلم سوء استفاده نکن. امان از زماني که کاسه‌ي حلم سر ريز شود. اين حلم و ستر الهي برداشته شود. لذا در روايت هم داريم خداوند بين بنده و آبرويش وقتي گناه مي‌کند، گاهي چهل پرده مي‌اندازد. خداوند خيلي لطف به بندگانش دارد. اما شما به حلم خدا مغرور نشويد. در دعاي جوشن مي‌خوانيم «يا حليماً لا يعجل» خدايا تو حليم هستي و عجله نمي‌کني. بلکه درست شود، بلکه حل شود. به حلم خدا مغرور نشو، او چيزي نمي‌گويد، دليل بر اين نيست که کارهاي تو درست است. يکوقت‌هايي بعضي‌ها مي‌پرسند آقا ما هرچه معصيت مي‌کنيم، اتفاقي براي ما نمي‌افتد. اين را حمل بر خوبي خود نکنيد. نکته سوم که خيلي جالب است، امام صادق فرمود: هرکسي که ياد ما اهل‌بيت مي‌کند احترام کنيد ولو دروغ بگويد. يک کسي يک مجلسي اينجا براي امام صادق يا امام باقر گرفته است. شما شرکت کن، احترام کن، تکريم کن. يا براي خدا گرفته يا براي چشم و هم چشمي و ريا گرفته است. اگر براي خدا گرفته که عالي است. حتي اگر شما بداني نيت اين خالص نيست. باشد شما نگذار مجلس اهل‌بيت خلوت شود. اينکه بد عمل کرده ما خودمان مي‌دانيم با او چه کنيم. «وَ أَكْرِمْ كُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ يَذْكُرُنَا» (عيون‏أخبارالرضا، ج‏2، ص‏4) هرکس ياد ما مي‌کند اکرام کن. آقا اين ياد ما کرد. فرزدق ياد امام سجاد کرد، آقا او را تکريم کرد. حالا اين فرزدق ممکن است يک نواقصي هم در زندگي‌اش بوده است. مي‌خواهد بفرمايد: اين کار حتي موجب صلاح او را هم فراهم مي‌کند. «أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا» مودت را با خودش مي‌بندد و ادعا مي‌کند. «ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً» اين نکته مهمي است. انشاءالله مصداق اينکه مي‌گويم در کشورمان نداريم. ولي حواس جمع باشد، کوبيدن و آبروريزي از همه بد است. مخصوصاً کساني که منسوب به اهل‌بيت هستند. آقا اين اهل منبر است. اين آقا روحاني است، عالم ديني و مداح اهل‌بيت است. يعني کسي که مردم او را به وجهه دين مي‌شناسند. حالا اگر يک سري افرادي بيايند و آبروي اين را بريزند، شخصيت اين را بکوبند، چون لطمه به اين لطمه به دين مي‌زند. مخصوصاً کساني که حرف بي‌مبنا مي‌زنند. يعني آبروي طرف به طور کامل رفته است. براساس شنيده‌هاي ما، اين روايت مي‌گويد: آنچه هم درست است شما نقل نکن. اما شما اگر براساس شنيده‌ها باشد ديگر وزر و وبالش بيشتر هست. ما الآن به دو دسته از عوامل عاقبت بخيري اشاره کرديم. يک روايت از امام صادق(ع) خوانديم. دو عامل ديگر هم مي‌گويم و بحث را عاقبت بخير مي‌کنيم. يک روايت از حضرت امير(ع) است. فرمود: «من أحسن إلى النّاس حسنت عواقبه» يکي از چيزهايي که انسان را عاقبت بخير مي‌کند احسان به مردم است. اگر کسي به مردم احسان کند، کمک کند، دست بده داشته باشد. دست و دلباز باشد، آثار زيادي در زندگي‌اش دارد. يک اثرش عاقبت بخيري است. قديم مي‌گفتند: آنهايي که به ديگران کمک مي‌کنند، درمانده نمي‌شوند. خدا دستشان را مي‌گيرد. حتي در روايات داريم کافر سخي به جنت نزديک است. يعني احتمال بهشتي شدنش به يک ادني مناسبتي هست. پس احسان به مردم هم انسان را عاقبت بخير مي‌کند. اين عزيزاني که من مي‌شناسم، خيلي جاها مقام معظم رهبري هم مکرر فرمودند: حرکت‌هاي خودجوش در کمک به مردم و کارهاي فرهنگي نبايد تعطيل شود، مثلاً در فاميل جمع شدند و قرض الحسنه درست کردند. فقراي فاميل را شناسايي مي‌کنند. احسان به مردم، شرايط کشور ما شرايط اقتصادي نامناسبي در بعضي از بخش‌هاست. افرادي گاهي مي‌گويند: ما دو سه روز کاسبي نمي‌کنيم. کارگرهايي که کاسبي نمي‌کنند. وسيله‌ها و ماشين‌هايي که مي‌گويند: نمي‌توانيم قسط اين ماشين را بدهيم. آبرودار هم هستند، عيالوار هستند. افرادي هم هستند دستشان راحت به دهانشان مي‌رسد. اين هنر احسان به مردم انسان را عاقبت بخير مي‌کند. نکته مهمتر اينکه کسي فکر نکند احسان به مردم وظيفه ثروتمندان است. هرکسي به اندازه توانش، در فاميل اگر هر فاميلي دست فاميل را بگيرد، خيلي از کارهاي رسمي تعطيل مي‌شود. سر کميته امداد هم خلوت مي‌شود. نکته دوم که در واقع حسن ختام است، دوستان بدانيد اين مواردي که مي‌گوييم، يکي را نگيريد و ب