[قسمت 2] 1) سکولارشدنِ زیارت و قرار گرفتن در آستانۀ گردشگری : بهره‌گیری زیاد و کم از محصولاتِ فنی، پزشکی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی سکولار در سامان‌دادن به زیارت، عملاً زیارت را تبدیل به الگویِ گردشگری و توریسم جهانی ساخته و به‌همین دلیل در بسیاری از حوزه‌ها و قلمروهای مربوط به زیارت، تفاوت‌ِ میان زیارت و گردشگری به حداقل رسیده است. بایستی توجه داشت که بسیاری از این زیرساخت‌ها و محصولاتی که از کشورهای توسعۀ یافتۀ غربی یا شرقی، بدون تحولی اساسی در ساختِ آنها و صرفاً با تغییر برچسب‌ها و برندها، به کشورهای اسلامی و شیعی از جمله ایران، «وارد» می‌شوند، به تناسب فضای گردشگری و توریسم ساخته‌شده و تکوین یافته‌اند؛ حال که این محصولات به‌طور گسترده و متوالی در امر زیارت به‌کار گرفته می‌شوند، با توجه به وزن تمدنیِ و فضای غالبِ گردشگریِ سکولارِ جهانی، امر زیارت را تبدیل به گردشگری یا حداکثر تبدیل به شکلی از اشکال زیارت در معنای مسیحی و غربیِ آن خواهند کرد. تنها کافی است به تفاوت‌های فضایی و محتوایی حسینیه‌های قابل اسکان، بازارهای شهرهای زیارتی، کاروان‌سراهای منتهی به شهرهای زیارتی و حتی امکانات مسافرت‌های زیارتی که اغلب متناسب با فضای زیارت شکل می‌گرفتند با آنچه که امروز به‌عنوان هتل، پاساژ و دیگر اقتضائات سفر در شهرهای زیارتی وجود دارد توجه کنیم تا فاصله‌گرفتن از ارزش‌های مقدس زیارت را به‌وضوح دریابیم. با این مسیر و کمرنگ‌شدنِ تفاوت‌های زیارت اسلامی-شیعی با گردشگری مذهبی یا حتی زیارت‌های مسیحی یا بودایی و هندویی، دیگر معنایی از آن زیارت شیعی-اسلامی باقی نخواهد ماند. زیارت اسلامی-شیعی یا تبدیل به یکی از انواع گردشگری مذهبی خواهد شد و یا در کنار دیگر اشکال زیارتِ مسیحی، یهودی، بودایی، هندویی و نظایر آنها، به‌عنوان یکی از خرده‌فرهنگ‌های جهانِ مدرن تلقی میشود. چنانکه مثلاً در آینده‌ای نه چندان دور، زیارتِ «سانتیاگو دِ کامپوستلا» در کنار زیارت حضرت رضا (ع)، یکی از انواع زیارت سکولار و در ذیل گفتارِ پلورالیسم دینی خواهد بود که با توجه به نکتۀ بعدی، دچار تناقضی اساسی خواهد شد. 2) منطقه‌ای و سکولارشدنِ پیام زیارت در عصر جهانی‌شدنِ سکولاریسم: زیارت، خواه در شکل اسلامی (شامل زیارت‌های اهل سنت و تشیع) و خواه در شکل شیعیِ آن، در هر دو حالت، مبتنی بر آموزه‌های جهانشمول است. خاتمیتِ نبوت در اسلام و ظهور حضرت حجت (عج) که ناظر به آموزۀ امامت و ولایت است، هر دو، ناظر به اعتقادی در اسلام و تشیع است که مبتنی بر آن، تمام ابناء بشر در سرتاسر عالَم، بایستی مخاطب این پیام حق و حقیقت باشند. نه پیام اسلام و نه پیام تشیع، هیچ‌کدام صرفاً ناظر به ایرانیان، شیعیان یا حتی مسلمین نیست، بلکه مخاطبِ آن، کلِ بشریت و «اهل عالَم» است. زیارت (و از جمله حج) نیز آموزه‌ای است که بایستی در همین مسیر فهمیده شود. با این مبنا و درک از زیارت، تردیدی در این باقی نمی‌ماند که اگر در توسعۀ زیرساخت‌های فنی، پزشکی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی برای گسترش زیارت، از امکان‌های جهانی بهره گرفته می‌شود، طبیعتاً و منطقاً مخاطب زیارت و پیام معنویِ آن به‌طریق اولی بایستی جهانی باشد. از این جهت، اگر امکان‌های منتهی به گسترش کمّی زیارت، مستقیم و غیر مستقیم از کشورهای توسعه‌یافتۀ غربی و شرقی تامین می‌شود، طبیعتاً پیام معنوی زیارت اسلامی-شیعی نیز بایستی در سطح جهانی و در همان کشورهای توسعه‌یافتۀ سکولار غربی و شرقی مورد ارزیابی قرار گیرد. اگر هواپیما، اتوبوس، اتوموبیل، قطار، زیرساخت‌های اقامتی و شهرسازی، امکانات پزشکی و مهندسی، سازوکارهای امنیتی، تکنولوژی‌های ناظر به اقتصاد و فرهنگ و فضای مجازی و همۀ امور دیگر مربوط به زیارت، مستقیم و غیر مستقیم از دستاوردهای جهانِ مدرن غربی و کشورهای توسعه‌یافته تامین می‌شود، در ارزیابی موفقیت‌های زیارت شیعی یا اسلامی، بایستی عمق تاثیر آنرا در سرتاسر کرۀ خاکی مورد توجه قرار داد. اگر در ادوار گذشتۀ اسلامی، فی‌المثل در دورۀ صفوی، به‌جهت آنکه هنوز مدرنیتۀ غربی و محصولات آن در اقتصاد و فرهنگ و سیاست و مهندسی و پزشکی، در سرتاسر جهان گسترده نشده بود، زیارت را با بهره‌گیری از دستاوردهای خودِ تمدنِ اسلامی سامان می‌دادند و معماری و فرهنگ و اقتصاد و طب اسلامی و نظایر آنها در خدمت زیارت بود، امروزه که این امکان‌ها، به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم، خواه از حیث محصولات نهایی و خواه از حیث علوم پایۀ منتهی به تولیدِ محصولات، از کشورهای توسعه‌یافته غربی یا شرقی تامین می‌شود، بایستی عمق و گسترۀ پیام زیارت در این کشورها مورد توجه باشد؛ در غیر این‌صورت زیارت و پیام معنویِ آن، در قلمرو شیعی-اسلامی منحصر و محدود شده و از این‌جهت، معنای دیگری از سکولاریسم در زیارت که همان، محدودیتِ پیام اسلامی-شیعی به قلمرو منطقه‌ای است، رقم خواهد خورد. https://eitaa.com/mojtamaona