📚 📔✍️این داستان : درایت بهلول سالی در دوره حکومت خلیفه هاورن الرشید قحطی شد. غله نایاب شد و مردم گرسنه. خلیفه مایحتاج مسلمانان تامین کرد ولا غیر. اقلیت در مضیقه ماندند و گرسنگی کشیدند. چون طاقتشان تاب شد به بهلول توسل جستند و یاری خواستند. بهلول نزد خلیفه رفت و گفت: من نماز میگذارم، اشکال مرا بازگوی تا یقیین کنم به خدا ایمان داری. پس در سوره حمد یکبار گفت: الْحَمْدُ ِللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ‏ و بار دیگر گفت: الْحَمْدُ ِللَّهِ رَبِّ الْمُسلِمینَ... پس از نماز خلیفه گفت که قرائت اولی صحیح است و دیگر غلط... پس منظور بهلول را دانست و دستور تامین غلات اقوام اقلیت نیز صادر کرد. 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍