🌺🍃 #داستان_کوتاه
مرد میان سالی وارد اغذیه فروشی شد و مستقیم جلوی پیشخوان رفت و پرسید: «ببخشید، شما برای درمان سکسکه چیزی دارید؟»
صاحب مغازه بدون هیچ پرسشی زیر پیشخوان رفت؛ یک بطری نوشیدنی بالا آورد و آن را جلو آن مرد محکم به زمین کوبید!
مرد شگفت زده گفت: «چکار می‌کنی؟»
صاحب مغازه لبخندی زد و گفت: «ترسیدید؟ حالا دیگر سکسکه نمی‌کنید.»
مرد پاسخ داد: «من که سکسکه نمی‌کردم!برای همسرم که در ماشین سکسکه می‌کند، چیزی می‌خواستم.
آیا شما هم قبل از اطلاع از اصل موضوع، نتیجه‌گیری می‌کنید و نظر میدهید؟؟ 🤔
👈🏻 برای اغلب ما این یک عادت قدیمی است؛ به همین دلیل تلاش کردم یاد بگیرم قبل از تمام نشدن سؤال دیگران، آن‌ها را با پاسخم چکش‌کاری نکنم!
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️