#داستان
#نهج_البلاغه
#یکشنبه
این داستان: بچه های نهم بیست
🍃
دوستم مسعود صفری توی تلگرام یک گروه درست کرد و و اسمش را گذاشت "بچه های نهم بیست"
بعد خودش یکی یکی همکلاسی ها را عضو ان گروه تلگرامی کرد، ۱۹ نفر شدیم.
ما در پایه نهم درس میخواندیم، و در مدرسه معروف بودیم به همکلاسی های بیست. چون هم درسمان خوب بود، هم فوتبال⚽️ خوبی داشتیم، و هم در کار های علمی و اموزشی مدرسه از همه جلوتر بودیم.👏
اول کار مسعود یک نوشته همراه با عکس از اقای دولابی فرستاد که زیرش نوشته بود:
"هیچوقت وارد گذشته ادم ها نشوید، زیباترین باغچه ها را هم بیل بزنید ، حداقل یک کرم در ان پیدا میشود".
دو سه تا از بچه ان را " لایک" کردند.
کم کم کار بچه ها زیاد شد، انها یا توی گروه فیلم میگذاشتند یا عکس . و ما هم کارمان شده بود سر زدن به گروه بچه های نهم بیست.😊
یک شب پژمان یک فیلم چند ثانیه ایی گذاشت ، فیلمی که به گمانم همه بچه ها از دیدنش جا خوردند ، یک فیلم از یک خواننده زن خارجی با لباس نیمه عریان😲
از این کار پژمان خوشم نیامد، اگر پدرم میفهمید حسابی دعوایم میکرد و موبایلم📱 را میگرفت.
برای پژمان پست گذاشتم که: کار خوبی نکردی، اگر تکرار شود گروه را ترک میکنم،😡
پژمان عکس یک استیکر خنده😄 گذاشت و جواب دیگری نداد.
روز بعد دوباره این کار تکرار شد، این بار یکی از دوستان صمیمی پژمان مثل دیروز فیلم نامناسبی گذاشت😞 ، چند تا از بچه ها گروه را ترک کردند.
فردا توی مدرسه بین ما بحث در گرفت.
مسعود گفت: قرار نبود هر چیزی را داخل گروه بیاوریم، 😠قرارمان فقط چیز های خوب بود به اضافه خبر رسانی از مدرسه و درسمان !
پژمان گفت: شما خیلی خشکه مقدس هستید،اصلا شوخی سرتان نمیشود😐
ان شب من تصمیم گرفتم از گروه خارج بشوم ، اما پیش از ان که بیرون بروم دیدم مسعود عکسی از حرم #امام_علی_علیه_السلام گذاشت ، و زیر ان عکس حدیثی زیبا از امام علی نوشته بود:
🌺حاصل کوته فکری پشیمانی، و حاصل دور اندیشی سلامت است.🌸
بعد هم نوشت :
دوستان عزیز! گروه تلگرامی بچه های نهم بیست تعطیل میشود، شما را به خیر و ما را به سلامت.🙂
📚
نهج البلاغه حکمت ۱۸۱