🔴🔶زهر زمانه
بیا که پای مرا سنگ غم شکست،آقا
که تار و پود وجودم زهم گسست،آقا
غرور بود و جوانی و شور و عشق و امید
بیا که شور جوانی تمام شد آقا
به آب دیده ی خود غسل می دهی تو مرا
که روی دامن من خون دل نشست،آقا
ز عمر من نفسی بیشتر نمانده ولی
هنوز فرصت دیدار با تو هست،آقا
دمی به کام دل"یوسف"زمانه نگشت
دوباره زهر زمانه به ساغر است ،آقا
#شعر
#گروه_تبلیغی_طاووس_الجنه/خانم یوسفیان
@taghcheh1399