از دو کلمه ی فطرت و غریزه چه می دانید؟ انسان هرکاری می کند لحظه ای از کنترل این دو جدا نیست. همه ی کارهای ما تحت کنترل این دو نیرو است. وقتی راجع به تعادل مادیت و معنویت در وجود انسان صحبت می کنیم منظور این دو نیرو است. فطرت بُعد معنوی وجود ما است و غریزه بُعد مادی است. غریزه وقتی سرکوب می شود احساس گناه و ترس و ناامنی به وجود می آید. در حال حاضر منظور من از غریزه اصلاً غریزه ی جنسی نیست و در این پاراگراف مسئله ی جنسی را در نظر نگیرید. غرایز انسان سرکوب می شود، چه زمانی؟ تولد تا پنج سالگی! چه طوری سرکوب می شود؟ چهار عامل مانع رشد را به یاد دارید؟ ✔️نظم، ✔️نظافت، ✔️ آموزش و تربیت.  بله ما با این چهار عامل که از حد تعادل خارج باشند، غریزه ی کودک را سرکوب می کنیم. یعنی چی که غریزه ی کودک را سرکوب می کنیم؟ غریزه لذت دارد و ما هروقت به غرایزمان پاسخ دهیم، لذت می بریم و پاسخ به فطرت، حظ دارد. یکی از غرایز، خوردن است و وقتی کودک یا نوزاد گرسنه است و شیر مادر را می خورد، شکمش پر می شود و کیف می کند حال مادر چه احساسی هنگام شیردادن کودک دارد؟ اگر مادر حظ کند کودک این درک را پیدا می کند که خوب من خوردم و سیر شدم و کیف کردم، مادرم هم که کیف کرد پس «من خوبم، تو هم خوبی».  حال اگر مادر به هر دلیلی حالش خوب نباشد و با اکراه به کودک شیر دهد، کودک این درک را پیدا می کند که من خوردم و کیف کردم ولی مامانم کیف نکرد پس «من بدم، تو خوبی» چون تو بااین که کیف نمی کنی ولی به من سرویس می دهی.  یا مثال دیگر: بچه پی پی می کند خوب پی پی کردن هم غریزه است و خیلی کیف دارد به نظر شما کیف ندارد؟ بچه پی پی می کند و لذت می برد حال مادر چه احساسی دارد بازهم اگر مادر کیف کند و قربون صدقه ی بچه برود، بچه این درک را پیدا می کند که خوب من کیف کردم مامانم هم کیف کرد پس من خوب هستم، تو هم خوب هستی. حال اگر مادر به هر دلیلی، فقط به وسواس اذعان نمی کنم، به دلیل نظافت و یا بی حوصلگی زیاد (بترکی اَه چه خبرته از صبح تا حالا چندمین باره مثل این که گاو خورده) 😁با انزجار و عصبانیت کودک را بشوید، کودک درکِ من بد هستم و مادرم خوب است را از خودش پیدا می کند چون فکر می کند که من کیف کردم ولی مادرم کیف نکرد «من بدم، تو خوبی».  پس در کل سرکوب غریزه منتج به درک «من بدم، تو خوبی» می شود و حاصل این درک، احساس گناه است و پایه ی تشکیل درک مقصر. (ادامه دارد...)