شکارچی «خود»مان باشیم! در عرفان سرخ‌پوستی یک مفهوم صحیح و جالبی دارن و از عارف به «شکارچی» و از سلوک به «مبارزه» تعبیر می‌کنند. و جالبتر اینکه در عرفان اسلامی هم از سلوک تعبیر به «جهاد/مبارزه» می‌شود! در هر دو عرفان، سالک به مصاف دشمنان می‌رود. اما مقصود، دشمنان بیرونی نیست (دشمنان سیاسی، مذهبی، خانوادگی، اجتماعی...) بلکه عرفان، مهمترین دشمن انسان را ضعف‌ها، عادت‌ها، خلقیات، رذائل و غرائز خودش میداند. (دشمن درونی= خود/ منیّت/ نَفس/self) تو وقتی در برابر دشمن بیرونی شکست میخوری که «بترسی»، پس اول از خودت شکست خوردی (ترس) بعد از دشمن بیرونی! همچنین اگر به خودت غَرّه/مغرور شوی شکست میخوری و همینطور. لذا در عرفان سرخ‌پوستی، چهار چیز دشمنان معرفت و سلوک معرفی می‌شود: ترس، احساس بصیرت و اقتدار، پیری. در عرفان اسلامی هم تمام موانع معرفت و سلوک، تحت عنوان «جنود جهل»؛ و مبارزه با آنها جهاد اکبر (جهاد درونی) نامیده می‌شود که در برابر جهاد بیرونی (اصغر) است. پیامبر (ص) به گروهى از اصحاب كه از جهاد با دشمن برمى‌گشتند فرمود: «مرحبا به قومى كه جهاد اصغر را انجام دادید ولی جهاد اكبر باقى است.» پرسیدند: جهاد اكبر چیست؟ فرمود: «جهاد با نفس». پس شکارچی «خود»مان باشیم! به سمت ضعف‌ها، عادت‌ها، خلقیات، رذائل و غرائز خودمان تیرازندازی کنیم و نقاط قوت و توانایی‌های فکری و معنوی خودمان را شناسایی و شکار کنیم. آنها را تضعیف و اینها را تقویت کنیم. 📚عرفان‌واره‌ها، نوشته مسلم گریوانی، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، (این کتاب صرفا نقد شبه‌عرفان‌ها نیست بلکه نکات نابی از عرفان اسلامی و نیز سایر عرفانها به زبان ساده بیان شده) ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈ @barane_manaviyat