💚"دست تو باز می کند، پنجره های بسته را
هم تو سلام می کنی، رهگذران خسته را
دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم
آینه ی قدیمی غبار غم نشسته را
پنجره بیقرار تو، کوچه در انتظار تو
تا که کند نثار تو، لاله ی دسته دسته را
شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام
گوش به زنگ مانده ام، جمعه ی عهد بسته را
این دل صاف کم کَمَک، شده است سطحی از تَرَک
آه! شکسته تر مخواه آینه ی شکسته را
"سهیل محمودی"
┈┈••✾❀❀🌸❤️🌸❀❀✾••┈┈
eitaa.com/moslem_garivani