نقد اندیشه استاد صفایی درباره حکومت و وظیفه ما در عصر غیبت
✍مسلم گریوانی
امروز داشتم کتاب حوزه و روحانیت استاد صفایی را مطالعه میکردم.
استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) صاحب اندیشه است و ما نوآوری های فراوانی در ساحت بیان معارف و اندیشه و تربیت دینی از ایشان دیدیم و آنگونه که باید معرفی نشده است. منتهی این تحسین و تکریم دلیل بر این نیست که آراء ایشان غنی از نقادی باشد.
یکی از فرمایشات ایشان که نیازمند تامل و نقد است بیان ایشان درباره وظایف ما در عصر غیبت است. ایشان در کتاب حوزه و روحانیت به صراحت میگوید:
«وظیفه ما در عصر غیبت، سازندگی و تهیه نفرات (تربیت نفوس) است نه حکومت و رهبری.»
ایشان برای این ادعای خود دو دلیل اقامه میکند:
یکی اینکه: «چون رهبری در سطح حکومت اسلامی، به معیار عصمت و آزادی از غیر حق نیازمند است.»
دلیل دوم اینکه حکومت، فرع بر سازندگی نیرو و تربیت کادر است، اگر تربیت نفوس (تربیت روح و عقل) انجام نگیرد، حکومت بر ابدان خواهد بود نه افکار و روح؛ و چنین حکومتی فرو خواهد پاشید.
⬅
نقد و تحلیل
این سخن به ظاهر جذاب و منطقی بنظر می رسد اما
تفاوتی با دیدگاه صوفیانه به جامعه و حاکمیت ندارد! آنها نیز معتقدند حاکمان و سیاسیون از بدنه فاسد جامعه سو استفاده میکند و به تدریج قشر خاکستری را جذب خود میکند و طبقه سالم و صالح را منزوی میکند و ما هرگز نباید با حاکمیت در بیفتیم و دنبال حکومت باشیم و بلکه باید به فکر تربیت نفوس باشیم.
1⃣این در حالی است که حتی اگر دنبال تربیت نفوس هستیم باید ساختار و نهاد و قوانین و نظاماتی که تولید فساد میکند (حاکمیت ظلم و فساد) حذف و نابود شوند به همین دلیل نخستین شعار همه انبیا بعد از توحید، «اجتناب و مبارزه با طاغوت» است.
2⃣ضمن اینکه مرحوم استاد صفایی از این نکته غفلت داشتند که اگر حاکمیت عدل و حق تشکیل شود، «تولید انبوه صلاح و نفوس صالحه» تربیت خواهد شد. و راز اصرار عالمان مجاهد و انقلابی چون امام راحل و تلامذه ایشان خاصه مقام معظم رهبری به اقامه حاکمیت اسلامی همین است.
👈ما اگر بکوشیم حکومت اسلامی را عاری از هرگونه ظلم و فساد و تبعیض کنیم، تربیت نفوس صالحه که دغدغه امثال ایشان است چندین برابر خواهد بود اما اگر خدای نکرده قصور و تقصیر کنیم -که کردیم- این جذب، معکوس خواهد شد و بلکه دفع مان حداکثری خواهد بود و همه ما مسئول خواهیم بود!
👈مگر میشود در قیامت ما در برابر بهائم و حقوق ریز، باید پاسخگو باشیم اما در برابر اقامهی حاکمیت حق که صلاح و فساد اجتماع بر مدار آن است مسئول نباشیم؟!
ایشون در سایر آثارشون درباره حکومت دینی، انقلاب، قیام و... اظهار نظر میکنند و شبهات حکومت دینی را پاسخ میگویند اما حتی اگر نپذیریم ایشان اعتقادش تربیت نفوس است نه تشکیل حکومت، اما با لحاظ شاکله نظریاتش، میتوان گفت: وی معتقد بود «تربیت» مقدم بر همه نظامهای دیگر از جمله حکومت است.
من منکر دیدگاههای سیاسی و حمایت از کلیت انقلاب و نظام نیستم که گفتند:
«تضعيف، جنايت؛ توجيه، حماقت و تكميل، رسالت ما است.» منتهی در این تردیدی نیست که اولویت و دغدغه ایشان تربیت بوده نه حکومت، اینرا هم نظریات، هم طرحهای اولیه ایشان مثل مسئولیت و سازندگی که پایه تمام آثار بعدی اوست مشهود است که خبری از تشکیل و استقرار حاکمیت و... نیست. چون هر متفکری دغدغه اصلیش را در طرحهای اولیه خودش بازگو میکند.
╭🪴
╰┈➤
@moslem_garivani