رزومه‌ی مادران ☘ ما آدم‌های دنیای مدرن، یک جایی در زندگی هامان، مجبور می شویم بنشینیم و برای خودمان رزومه ای دست و پا کنیم.تحصیلاتمان، تجربیات شغلی و... را پشت سر هم ردیف کنیم. توانمندی های داشته و نداشته مان را ثبت کنیم. و تا می توانیم بابت همین رزومه های دمِ دستی، فخر بفروشیم و قند در دلمان آب کنیم. ☘ بعضی از توانمندی ها و تجربیات هم هستند که هیچ جا ثبت نمی شوند، نوشته نمی شوند، اصلا نه کسی آن ها را می خواند، و نه کسی به آن ها افتخار می کند... مثلا همین تجربه دشوار نُه ماه بارداری برای یک زن جوان، یا توانایی تحمل دردهای طاقت فرسا و هولناک زایمان، در هیچ رزومه ای مکتوب نمی شود، قدرتِ شب بیداری های مداوم یک زن در سال اول زندگی فرزندش و یا تجربه خستگی های عمیق جسمی و روحی برای یک مادر چند فرزندي....ظاهرا هیچ کدام از اینها  آنقدرها هم مهم  و قابل اعتنا نیستند که لازم باشد جایی ثبت و ضبط شوند. ☘ شاید تنها رزومه مکتوب ما مادرها، همین تَک و توک عکس های تولد بچه ها باشد. راستش، این تصویرها برای ما مادرانِ  بی رزومه، بیشتر از آنکه عکس تولد باشد، حکم همان(CV) سی وی های رسمی را دارد. همین تغییرِ شمع های کیک های تولد بچه ها، همین چند سانتی که به قد و بالایشان اضافه می شود، همین خنده های پهن و گشاده روی صورت هایشان، یعنی مادرانگی های ما کارگر افتاده است... این عکس ها برای ما مادرها، اعتبار و آبروو رزومه است، این عکس ها برای ما مادرها، همه چیز است... همه چیز... ☘ با همه این اوضاع ما زنان آرامیم. وقتی میخواند بیشتر می‌سوزاند بجای اینکه بسازد و التیامی برای او باشد. راهکار دهید که کسی که باید رزومه را بداند و ببیند «می‌بیند» و روایاتی که زن زایمان را مثل شهید محاسبه میکند و ملاقات با او را ملاقات خدا میداند... معارف توحیدی بهترین التیام برای رنج‌های امروز است. ✍یک مادر ╭🪴 ╰┈➤@moslem_garivani