⚫️ تعبیری لطیف در قرآن
🔹 ما با ظاهر و پوسته وجود خود ـ یعنی با حواس بدنی و آلات بدنی خود ـ ظاهر و پوسته عالم را درک میکنیم، و با باطن و هسته وجود خود ـ یعنی با نیروی عقل و ضمیر خود ـ کم و بیش حقایق غیرمحسوس را درک میکنیم.
🔸 در قرآن مجید تعبیر بسیار لطیفی است؛ گاهی که میخواهد از حقایق زیر پرده ظواهر بحثی بکند میگوید: «اولوا الالباب این حقیقت را درمییابند»؛ یعنی صاحبان لُب. «لُب» یعنی مغز خالص و جدا شده از پوست.
🔹 «لُب» به عقلی میگویند که از آنچه با او مخلوط شده است جدا شده باشد. نمیگوید عقل خالی از شوائب، میگوید عقل خالص یعنی «جدا شده» از شوائب. در ابتدا نوعی آمیختگی میان محسوسات و تخیلات و معقولات هست. عقل انسان هرگاه به این درجه رسد که از مقهوریت وهم و خیال و حس بیرون آید و خلاص گردد، «لُب» نامیده میشود.
🔸 انسان اگر در علم و معرفت کامل گردد، عقلش از حس و وهم و خیالش جدا و مستقل میشود؛ احکام هیچ یک از آنها را با دیگری اشتباه نمیکند. در این هنگام به چنین شخصی گفته میشود «لبیب».
📗 استاد مطهری، بیست گفتار، ص ٨-٢٠٧ (با تلخیص)
🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»
Eitaa.com/motahari_ir