امروز همه دریافته‏‌اند که عصر علم محض به پایان رسیده است و یک خلأ آرمانی جامعه‌ها را تهدید می‌کند. برخی می‌خواهند این خلأ را با فلسفه محض پرکنند؛ بعضی دست به دامن ادبیات و هنر و علوم انسانی شده‌اند. در کشور ما نیز کم و بیش پیشنهاد فرهنگ انسان‏‌گرا و مخصوصاً ادبیات عرفانی از قبیل ادبیات مولوی و سعدی و حافظ برای پر کردن این خلأ معنوی و آرمانی مطرح است، غافل از اینکه این ادبیات روح و جاذبه خود را از مذهب گرفته است. روح انسان‏گرایی این ادبیات همان روح مذهبی اسلامی است، وگرنه چرا برخی ادبیات نوین امروزی با همه تظاهر به انسان‏گرایی این همه سرد و بی‏‌روح و بی‏‌جاذبه است؟! محتوای انسانی ادبیات عرفانی ما ناشی از نوعی تفکر درباره جهان و انسان است که همان تفکر اسلامی است. اگر روح اسلامی را از این شاهکارهای ادبی بگیریم تفاله‌‏ای و اندام مرده‌‏ای بیش باقی نمی‌ماند. (انسان‌وایمان، ص۲۵،۲۶) @motahari_nab