⚡️
نقدی بر شیوع اصطلاح اسلام سیاسی
🔹 اصطلاحاتی مانند «
اسلامگرایی»، «
اسلام سیاسی»، «
دولت اسلامی»، دولت سکولار و امثالهم، در ترازو و سنجهی
اندیشهی سیاسی قُدَمایی، مفاهیمی کاملا نوپدید و نوآیین به شمار میروند؛ هرچند که خود این مفردات نزد معاصرین نیز انباشته از ابهام، غموض و چهبسا تناقضات بسیار هستند.
🔸
در اندیشهی سیاسی مسلمانان قدیم ـ دستکم به روایت اهل سنت ـ حکومتها منحیث ارتباط با دیانت اسلام فقط بر دو نوع بودند:
1⃣ دولت مسلمین،
2⃣ دولت کفار.
💠 همچنین از نگاه قدمای علمای اهل سنت، هر کدام از این دو نوع خود بر دو قسم بود: حکومت جور و حکومت عدل.
🔸
همچنین اگر واژهی عربی «الإسلامي» و جمع آن «الإسلامیون» (معادل عربی واژهی "اسلامگرا" یا Islamist) را بخواهیم در ترازوی قدما معنا کنیم، هر کسی که شهادتین را گفته باشد اسلامگرا (الإسلامي) محسوب میشود!!! و از همین روست که فیالمثل متکلم و عالِم معروف قرن سوم و چهارم ابوالحسن اشعری (324 ق) ـ رهبر مکتب کلامیِ اشاعره ـ کتاب مشهورش در حوزهی ملل و نحل را «مقالات الإسلامیین واختلاف المصلين» نامیده است که به معنای "سخنان مسلمانان و اختلاف نمازگزاران" است.
💠 ممكن و چهبسا محتوم است كه در بستر تاریخ، مفاهیم و مقولات جدیدی از دل یک سنت تاریخی سر بر آورند. اما اینکه بتوان تمام این مفاهیم و مقولات را در امتداد سنت قدما دانست و یا با سنجهی قدیم، به تبیین و گشودن سره از ناسرهی این جدید دست یازید، ادعایی مناقشهبرانگیز و دشوار است.
🏷
#اسلام_سیاسی
💥 مسْلِمْنا (کانال علمیتخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و واتس اپ:
ʲᵒᶦⁿ↷
➣
@Muslimnair
ʲᵒᶦⁿ↷
➣ https://t.me/Muslimair1
ʲᵒᶦⁿ↷
➣https://chat.whatsapp.com/FLlDC5HucS4IxWzZVaVe2o