✅حل مشکل مالی توسط ابراهیم هادی 💠یک روز ظهر بود که ابراهیم به مقابل منزل ما آمد. صدایم کرد. آمدم دم در و دعوتش کردم داخل. گفت: "کار دارم. فقط یه مقدار پول برای کار خیر می‌خواستم، یعنی منتظر برگشت پول نباش" 💢با هم شوخی داشتیم. نگاهی به صورتش کردم و با خنده گفتم: چی شده داداشی؟!!! به گدایی افتادی؟!!! ♨️خندید و گفت اگه حالش رو داری بیا باهم بریم ببین برا کی می خوام. آن روز من ۱۰۰ تومان دادم. بعد رفت و ۱۰۰ تومان از مصطفی، ۱۰۰ تومن از امیر، و ۱۰۰ تومان از سعید و . . . در حدود هزار تومان جمع کرد. 🌀با هم رفتیم جلوی کمیته خراسان. یک جوان حدود ۲۰ سال، دم در نشسته بود. ابراهیم گفت: مشکل شما حل شد؟ جوان با ناراحتی گفت: من چیکار کنم؟ 💠ابراهیم رفت داخل و چند دقیقه بعد برگشت. یک جعبه چوبی نسبتاً بزرگ را با خودش آورد. داخل آن جعبه نوار کاست چیده می‌شد. فهمیدم که این جوان عنوان فروش دوره گرد است و نوارهای غیرمجاز فروخته. ابراهیم جوان را به کناری برد و جعبه را به او داد. 💢بیشترین نوارهایش را خرد کرده بودند. جوان نگاهی به داخل جعبه کرد. فقط چند نوار ته جعبه داشت. تمام سرمایه اش از بین رفته بود. ♨️ابراهیم از نگاه جوان همه چیز را فهمید و گفت: داداش جون! آدم باید کاسبی حلال داشته باشه. با پول حرام به هیچ جایی نمی رسی. بعد پرسید: چقدر سرمایه داشتی که از بین رفته؟ گفت: حدود ۱۰۰ تا نوار بود هر کدوم ۵ تومان پولش بود. ابراهیم دست کرد توی جیبش و گفت این هزار تومان پول حلال.برو با این کار و کاسبی حلال راه بنداز! 🌀جوان داشت بال در می آورد. از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه. صورت ابراهیم را بوسید. اومد بره که ابراهیم فرصت را غنیمت شمرد و گفت داداش جون تمام علما گفتند صدای زن تک خان حرامه. موسیقی حرام، آدم را بی دین می کنه. پولی که از فروش این وسایل حرام به دست میاد، برکت نداره. تو هم دنبال این چیزها نرو. از خدا بخواه کمکت کنه. 💠جوان گفت: چشم، به خدا ما هم به پول حلال اعتقاد داریم من نمیدونستم این نوارها حرومه. من نوکرتم. مطمئن باش دیگه این کار رو نمی‌کنم. 💢جوان باقی مانده نوارها ریخت توی سطل و از ما دور شد همین طور برمی‌گشت و نگاه می کرد. ابراهیم با اخلاص او را راهنمایی کرد و من یقین داشتم که تأثیر خودش را می‌گذارد. 📚سلام بر ابراهیم 2 (خاطرات شهید ابراهیم هادی) 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97