هیچ کدامشان حتی نادر هم قبلا عملیات پارتیزانی نرفته بودند. نادر جلوتر رفت و از نزدیک عراقیها را برانداز میکرد. فتحی هم به دنبالش. حالا بیشتر از سه ساعت میشد که روی زمین بیحرکت ماندهاند. سردی هوای زمستان کمکم حرکت مغز را مختل میکرد و فکر را به سختی میانداخت. کرخت میشدند و از حرکت باز میایستادند.
عباس نگاهش را به عراقیهای فرو رفته در خواب داد. نگاهش تا عمق مقر عراقیها را کاوید. پیش خودش حرفهای ناصر را مرور کرد. ناصر گفته بود آخر عملیات باید ...
📚 کتاب هم صدای باران
نویسنده: راضیه رضاپور
طراح جلد: حامد امامی
ناشر: نوید فتح
قیمت: ۸۴ هزار تومان
جهت خرید کتاب با ما تماس بگیرید:
📱09152083667
@admin_navidefath
📌 ما را در فضای مجازی همراهی کنید
@n_navidefat
#نشر_نوید_فتح
#کتاب_خوب
#کتابخوانی
#هم_صدای_باران