هدایت شده از نبض قلم
من دردهای بیشمار از ،میخ  ِدر دارم باید که از آغوش طفلم دست بردارم پای  ِبرهنه سیلی از نامردها خوردم ای کاش میگفتم که مردی در سفردارم دنیا و اهلش باشد از آن ِشما، مردم حال  ِتماشا نیست وقتی چشمِ تر دارم من بی پدر دلبسته ی دنیا نخواهم شد اُم ِاَبیـــهایم  بــهشتی زیر سر دارم حالِ پریشان مرا دیـــگر نمیبینید "یکدست بر دیوار "و "دستی بر کمر" دارم وقتی عــلی را در کنار چاه میبینم از نامسلمانییتان خون بر جگر دارم افسوس دیگر اهل بیتم را نخواهم دید هر چند از داغ یتیمانم خبر دارم قبر مرا از مردمان مخفی نگهدارید من در درونم رنجهای بیشتر دارم.....! 🔸شاعر: ____ 🔹شعر آئینے🔹 @shere_aeini @nabzeghalam