eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.3هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini خاکستر وجود مرا می‌دهد به باد سنگینی عزای تو یا حضرت جواد تشنه، میان خانه‌ی خود دست و پا زدی یک جرعه آب، همسر تو، دست تو نداد زهری که ذره ذره تنت را مذاب کرد خونی به قلب فاطمه و بوتراب کرد سوزانده‌تر ز زهر جفا، ظلم همسر است غربت میان خانه، دلت را کباب کرد پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست اینجا کسی به فکر امام غریب نیست وقتی که پای بغض علی در میان بُوَد جسم امام و هلهله، اصلاً عجیب نیست گرچه به لب رسیده نفس‌های آخرت لب تشنه‌ای، شبیه لب جدّ اطهرت اما هنوز یاد گل یاس پرپری یاد مدینه کرده‌ای و یاد مادرت در پیچ و تاب بودی و می‌دید، اُم فضل بر اشک و ناله‌های تو خندید، اُم فضل گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است دیگر سر تو را که نبرّید اُم فضل هم نیت بریدن زیر گلو نکرد هم نیزه بر لب و دهن تو فرو نکرد خندید بر نوای جگر سوز تو، ولی با پای خویش، جسم تو را زیر و رو نکرد شکر خدا که دور و برت خواهری نبود در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان آنجا به فکر غارت انگشتری نبود 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی مرا خیال نمازت شبی کشید به رؤیا عجب رکوع و سجودی، عجب قعود و قیامی چه اشتراک قشنگی‌ست بین طوس و مزارت که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی نوشته‌اند به باب الرضا تمامیِ جودی نوشته‌اند به باب المراد جودِ تمامی شبی ز بخت بلندم به خانۀ تو رسیدم چه سفره‌دار کریمی، چه خوانی و چه طعامی سؤال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی عجب فراز عجیبی، عجب غروب غریبی پس از سه روز هنوز آفتاب، بر لب بامی... 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا» سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی «همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای که در چشم ملائک نوری شجر طوری و نور حوری دل شیدازدگان را شوری بس که در جود و کرم مشهوری جود، مسکین در خانه‌ی توست خاکبوس در کاشانه‌ی توست ما نه در عشق سفیران توأیم که گرفتار و اسیران توأیم خاکبوسان و حقیران توأیم مستمندان و فقیران توأیم بر گدایان درت احسات کن همه را بر کرمت مهمان کن کوی تو قبله‌ی دل‌هاست جواد حرمت عرش معلاست جواد بس که گلزار تو زیباست جواد وصل آن آرزوی ماست جواد ای که مهرت به سرشت همه است کاظمین تو بهشت همه است ای که بر عرش برین قائمه‌ای ای که امید دل ما همه‌ای تو صفای سحر و زمزمه‌ای تو جگر سوخته‌ی فاطمه‌ای دیده‌ات گر که زطفلی تَر بود دل تو خونجگر مادر بود زهر زد تا که شرر بر دل تو بسته شد سوی جنان محمل تو پُر شد از هلهله‌ها منزل تو خنده می‌کرد تو را قاتل تو تو که گفتی جگرم می‌سوزد ز شرر بال و پرم می‌سوزد چشم هستی همه گریان تو بود حال خورشید پریشان تو بود گوئیا شام غریبان تو بود جسم تو کعبه‌ی مرغان تو بود صبح تا شام طوافت کردند به روی بام طوافت کردند دوست دارم ز غمت گریه کنم همه شب بر المت گریه کنم ز فراق حرمت گریه کنم بر تو و عمر کمت گریه کنم گر چنین خسته‌دل و پُر دردم یاد عمر کم زهرا کردم ای شفای دل بیمار همه شاهد چشم گهربار همه چلچراغی به شب تار همه همه جا مونس و غمخوار همه به «وفایی» تو کرامت داری لطف در روز قیامت داری 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ناامیدم، دوباره مأیوسم باز با دستِ خالی آمده‌ام باز هم چون همیشه محتاجم به امام جواد رو زده‌ام او مراد است و من مریدترین او جواد است و من گرفتارم نذر کردم گدای او باشم شکر حق که گدای دربارم هر زمان غرق در نیاز شدم دست لطفش به من عطا کرده او همیشه به وقتش آمده است دردهای مرا دوا کرده دست حاجات من گره خورده به نگاه پُر از کرامت او کاش که قسمت منم بشود در مضیفش، غذای حضرت او حرمش حس دلنشین دارد همه جای حرم خراسانی‌ست هر طرف را که خوب می‌بینی مملو از زائران ایرانی‌ست اُنس داریم از تولدمان به امام رئوف و‌ فرزندش به جوادش که ما قسم دادیم خوب حس کرده‌ایم لبخندش مشت خود را به خاک می‌کوبید ناله می‌زد "لاَخرَجَنَّهُما" پدرش سینه می‌زد و می‌سوخت تا که می‌گفت "اَحرَقَنَّهُما" از پدر غرق اشک می‌پرسید واقعاً مادرم در آتش سوخت؟! مادرم سوخت! محسنش هم سوخت؟! پَر تاجِ سرم در آتش سوخت؟! :: مادری بود از بس این آقا روضه‌اش روضه‌ی حسن شده بود قاتلش یار همزبانش شد آه! با مادر هم سخن شده بود: آه! آتش به جانم افتاده آه مادر! برس به فریادم مثل فرزندهای دیگر تو دم آخر به خاک افتادم لبم از تشنگی کبود شده عطش از رنگ و روی من پیداست پهلویم تیر می‌کشد مادر این هم از غربت بنی‌الزهراست جگرم پاره پاره شد مادر خون چکیده ز گوشه‌ی دهنم زهر اثر کرده و کبود شدم درد افتاده در تمام تنم هرچه شد، نیزه بر تنم نزدند و سه شعبه به قلب من نزدند کسی اینجا به فکر غارت نیست چنگ بر کهنه پیرهن نزدند هیچ‌کس بی وضو و با چکمه وای من روی سینه‌ام ننشست هیچ‌کس پشت و رو نکرد مرا هیچ‌کس سینه‌ی مرا نشکست آه از قلب خسته‌ی زینب ضربانی که باز تند شده آه از ضربه‌ی دوازدهم آه از خنجری که کند شده بدنم زیر آفتاب اما بدنم زیر دست و پاها نیست سر پاداشِ بردنِ سر من بین شمر و سنان که دعوا نیست 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آن که کرم ریزد، از دستِ کریم تو احسان و کرم باشد، مسکین حریم تو هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو داند تو کریمی و، آئیـن عطا داری هم روشنی ماهی، هم چشمه‌ی خورشیدی هم قبله‌ی دل‌ها و، هم کعبه‌ی امیدی هم مَحرم راز حق، هم جلوه‌ی توحیدی سرتا به قدم نور و، ایمان و وفا داری ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو قُدسی نَفَسان خوانند، آیات کمال تو این شوکت و عزت از، الطاف خدا داری ای هر دل آزاده، گردیده اسیـر تو هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو در "جود" ندیده کس، همتا و نظیر تو دریای خروشانی از جود و سخا داری با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی شام غم یاران را، انوار و ضیا دادی با دیدن نابینا، اورا تو شفا دادی در هر نگه لطفت، اکسیـر شفـا داری :: در حجره‌ی دربسته، با سینه‌ی تفدیده شام غم و غربت را، چون تو، چه کسی دیده زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده جان و دل پُر شوری، از درد و بلا داری ای سوخته چون شمع و، جان داده چو پروانه با لعل لب عطشان، در حجره و در خانه گر بعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه میراث غم و غربت، از کرب‌وبلا داری بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی وقتی که گرفتارم، من در شب تنهایی چشمم به رهت باشد، تا بر سرِ من آیی چون لطفِ فـراوانی بر اهلِ ولا داری 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini افتاده بود تشنه‌لب و آه می‌کشید فریاد بی کسیش به جائی نمی‌رسید او رحمت رحیم، جواد الائمه بود... می‌داد از کرامت خود بر همه امید من درک کرده‌ام خودم این نکته را که هست نام جواد بر همه ی قفل‌ها کلید دریای جود و عاطفه و ناجی غریب قبله... مراد... شهره به مِهر است و من مرید برشانه داشت بار غم غربتی قدیم روی لبش ترانه‌ی یاحی و یاشهید مجموعه‌ای ز مقتل اولاد فاطمه است پس روضه‌هاش می‌طلبد گریه‌ی شدید باید به پای روضه‌ی این سرور صبور سر را شکست... گریبان ز غم درید کف می‌زدند با نفس آتشین او چندین کنیزِ پستِ زنا زاده‌ی پلید شرمنده‌ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش تا نفس برید سر را گذاشت گوشه‌ی حجره به روی خاک گریان به سمت قبله غریبانه پا کشید.. 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با حلق پاره پاره نبودی، حسین بود نزد شراب‌خواره نبودی، حسین بود با طفل در بغل که گلویش بریده شد در انتظار چاره نبودی، حسین بود! وقت فرود نیزه به پهلوی بی‌پناه بر مرکبی سواره نبودی، حسین بود زخم از ستاره بر تنت افزون و بی‌شمار بر روی سنگ خاره نبودی، حسین بود وقت هجوم لشکر دشمن به خیمه‌ها در حالت اشاره نبودی، حسین بود در زیر آفتاب تو ماندی و او، ولی با جسم پاره پاره نبودی، حسین بود 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ما در غم و محنت تو گفتیم: حسین با گریه به غربت تو گفتیم: حسین وقتی که شنیدیم تو هم...لب تشنه... در اوج مصیبت تو گفتیم: حسین 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به اشعار مراسم ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) بر روی هشتگ زیر بزنید
برای دسترسی به اشعار ایام مسلمیه بر روی هشتگ های زیر کلیک کنید