#فقه_سیاسی
🔸اصطلاح «فقه سیاسى» به عنوان واژه ای نوپدید در عرصه فقه، مشتمل بر مجموعه اى از مباحث فقهى است که با رفتار سیاسی و دانش سیاست مرتبط بوده و تکالیف شرعى زندگى سیاسى مؤمنان بلکه شهروندان را تعیین کرده و آیین اداره مطلوب را بر اساس منابع و ادله معتبر شرعى، تبیین و توصیه مى کند.
🔹 این گرایش فقهی که جایگاه ویژه اى در بین دانش هاى سیاسى در گستره تمدن اسلامى دارد. جایگاه خویش را مدیون سلطه، قداست و محوریّت نصوص دینى است و بر این پیش فرض مبتنى است که فقه سیاسى، برترین دانش در گستره سیاسی اسلام است که به خاطر تبیین تکالیف مردم، در زندگی فردی، سیاسی ـ اجتماعی شان، می تواند سعادت مادّی و معنوی آنان را تضمین نماید.
🔸این مرکّب واژه، در چارچوب گفتمان اسلام سیاسى، فقاهتى بازتولید شده و مرادف واژه هایى چون «فقه الدوله الاسلامیه» (منتظری، 1409، ج1، ص1)، «فقه السیاسه» (حسینی شیرازی، 1361، ص1) یا «الاحکام السلطانیه» (عمید زنجانی، 1366، ج2، ص51) قرار گرفته و مورد استفاده قرار می گیرد.
📌فقه سیاسى، عملى ترین بخش دانش هاى اسلامى بوده و عملاً جایگزین فلسفه سیاسى در یونان قدیم است و شاید از همین روست که فارابى در طبقه بندى علوم، اصطلاح فقه مدنى را به عنوان شاخه اى از علم مدنى عام و قسیم حکمت مدنى، به کار برده است (فارابی، 1931، ص64).
🔹 گرچه اصطلاح فقه سیاسی عمدتاً در عصر حاضر مورد استفاده قرار گرفته است، لکن فقه شیعه هیچگاه فارغ از ماهیّت فقه سیاسی نبوده است؛ زیرا از آغاز تدوین دانش فقه، بخش قابل توجّهی از مباحث آن به مباحث سیاسی اختصاص داشته و پاسخ گویی به این مسائل را مدِّ نظر قرار می داده است. هرچند این مباحث به علّت حساسیّت حاکمان جائر، جایگاه گسترده ای در فقه شیعه نیافته و تنها مشتمل بر احکام مختلف و پراکنده در گستره امور فردی در ابواب مخلتف فقه بود
@nabzqalam