🔰 ملاصدرا از نگاه علمای معاصر ▫️ملاصدرا از منظر علامه حسن‌زاده آملی حفظه‌الله؛ ▫️آيا كتب علمى متأله سبزوارى پس از صحف نورى صدرالمتألهين‏ شيرازى، مطلب تأسيسى تازه‏اى دارد و يا در حقيقت مانند آثار قلمى ديگر بزرگان بعد از صاحب اسفار بيانگر دقايق علمى و فكرى آن حكيم بزرگ است؟ انصاف اين است كه بايد گفت قسم دوم محقق است. خداوند سبحان درجات استاد علامه طباطبائى صاحب تفسير عظيم الميزان را متعالى بفرمايد كه وقتى در محفل افاضاتش سخن از معارف الهى به‏ ميان آورده است، فرموده است: «اين‌ها را ملاصدرا به ما ياد داده است». و نيز فرموده است: «محى‌الدين در فصوص الحكم مشت مشت آورده است، و در فتوحات دامن دامن». حكماى الهى بعد از صدرالمتألهين از شاگردان آن جناب تا اساتيد اين جانب، مطلب تأسيسى چشمگيرى ندارند مگر بعضى از تقريرات توضيحى و يا برخى از اعتراضات تعبيرى و يا پاره‏‌اى از تبديل اصطلاحات علمى‏. هزار و يك كلمه، ج‏۳، كلمه ۳۲۹، ص ۱۶۷. ▫️اگر جناب صدرالمتالهين‏ را مطلبى جز حركت جوهريه نباشد كافى است كه وی را حكيم بزرگ دانست كه شاعر به يک بيت بلند شاعر است و ناظم به يك دفتر نظم شاعر نيست. انصاف بايد داد كه چه اندازه كار و آمادگى مي‌خواهد تا بتواند انسان به چنان مطلب بلند حركت جوهريه حدساً يا كشفاً يا برهاناً انتقال يابد. علاوه اينكه كتب و رسائل آن جناب مشحون از حقايق و معارف است. هزار و يك نكته، ص۱۹۵، نكته ۳۸۷. ▫️اما حكمت متعاليه كه معروف به اسفار است حائز اهميتى است‏ كه هيچ يك از كتب عرفانى برهانى مذكور حائز آن نيست و آن نحوه اقامه برهان بر مسائل عاليه عرفانى و تطبيق بين عقل و ذوق، و فكر و شهود است و بر اين اساس قويم كه [البرهان الحقيقى لا يخالف الشهود الكشفى‏] سخت استوار است. و چنان از عهده اين امر خطير بر آمده است كه در چندين جاى اسفار مى‌فرمايد در زبر ديگران ديده نشده است و حق با او است. وقتى در محضر مبارك استاد علامه طباطبائى صاحب الميزان سخن از اقامه برهان بر اصول معارف قرآنى و عقائد انسانى عنوان مى‌شد، مى‌فرمود اين‌ها را ملاصدرا به ما ياد داده است. و وقتى به تنهائى در محضر مباركش مشرف بودم كه سخن از خدمت علمى اين اكابر الهى به ميان آمد فرمود: آقا آن همه ناملايمات روزگار را چشيده‌اند و آن همه سنگ حوادث را خورده‌اند و طعن‌ها و دشنام‌ها از اين و آن شنيده‌اند و محروميت‌ها و آوارگي‌ها را تحمل كرده‌اند ولى دست از گوهر گران‌بهاى عقيدت ايقانى و حقيقت ايمانى خود برنداشته‌اند و با همه آن رنج و سختی‌ها معارفى را كه با خون جگر تحصيل كرده‌اند نوشتند و گذاشتند و گفتند، حق و حقيقت اين است كه نوشته‌ايم. دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص ۶۶. 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات Https://eitaa.com/nafahat_eri