﷽ 🔰 از کامران تا مرتضی ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان آخ که چقدر جای او و نوشته‌هایش، و فیلم‌های مستندش خالیست. همو که از راهی طی شده با ما سخن می‌گفت؛ راهی که برگشتن از آن، به قدرِ تطوّر یک کامران تا مرتضی برایش طول کشید. او انسان را هشدار می‌داد که دُم به تله‌ی عالم ناسوت ندهد و در قبرستان عادات، چال نشود که ارزش او بارها بیشتر از آن چیزی‌ست که مغرب‌زمین، با جمبل و جادو برایش آراسته است. مرتضی یادمان داد که غرب، همان شیطان رجیمی‌ست که به هزار قسم و آیه مجبورمان می‌کند تا از سیب‌های ممنوعه بخوریم و عمری خاکسترنشینِ این خراب‌شده‌ی دنیا بشویم. آوینی محصول خالص و بی‌خُرده‌شیشه‌ی انقلاب است. نَفْس امام، قبله‌ی قلوب امثال مرتضی شد و نَفَس او، روح به کالبد سرگردان عقل‌هاشان دمید. این، انقلاب بود که آب حیات به حلقِ تشنه‌ی ایشان ریخت و خوراک لازم برای تفکّر را برای‌شان تهیه کرد؛ وگرنه انتهای مسیری که کامران طی می‌کرد، به سرنوشت امثال غزاله علیزاده و فروغ منتهی می‌شد -اهل دل‌هایش می‌دانند چه می‌گویم. راجع به مرتضی آوینی و نسبتِ او با سینما، نقّاشی، شعر و ادبیات، و فکر و فلسفه می‌توان ساعت‌ها گفت و شنید و کیفور شد. از این می‌توان گفت که نقّاشی می‌کشیده و شعر می‌گفته؛ از اینکه می‌نوشته و مستند می‌ساخته؛ و از اينکه چند گونی از آثارش مشتمل بر اشعار و نامه‌ها و داستان‌ها را به آتش کشیده، تا دیگر حدیث نفس ننویسد. امّا چه کنیم... چه کنیم که هرچه از دوران آوینی می‌گذرد، کمتر منبع موثق راجع به زندگی و ذهنیّت و مبانی فکری‌اش پیدا می‌شود؛ زمان مثل چشمه‌ای شده که بعد از شهادتش، رودخانه‌ای راه انداخته و بر سر راه هر آت و آشغالی راجع به زندگی او با خود همراه کرده است. در زندگینامه‌هایش، خالصِ آوینی پیدا نمی‌شود. هرکسی هم به نوبه خودش از او می‌گوید: رفقای دانشکده هنر، بچّه‌های سوره، فرزندانش و حتّی متاخّرین که فقط از آثارش استفاده کرده‌اند. آثار این سیّدِ شهیدِ اهل قلمِ دوربین به دستِ متفکّرِ سالک، واقعا خواندنی‌ست. با نخواندن آثارش، ذهن و قلب خود را از یک متاع ناب، محروم نکنید. ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ ۲۰ فروردین، سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم سیّد مرتضی آوینی‌ست؛ شادی روحش صلواتی هدیه کنید... 🌹