«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ (#مقدمه) از فردا بخشهایی از نگارهٔ
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
• عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! •
(#بخش_اول)
«یک روز به #مرتضی گفتم:
-"اینطور نمیشود که #روشنفکران هر کاری میخواهند انجام دهند و ما هم بیکار بنشینیم. ما فقط داریم نقد میکنیم و بساط آنها را به هم میریزیم امّا این کافی نیست؛ ما باید یک #الگوی_جایگزین مطرح کنیم. الگوی داخلیمان که #سینمای_جنگ است؛ باید یک الگوی دیگری را هم در زمینه سینمای خارجی مطرح کنیم."
پرسید:
-"نظر خودت چیست؟"
گفتم:
-"#روشنفکران و مسئولان که «#تارکوفسکی» را علم کردهاند؛ بیا مقابل او یک آدم حسابی علم کن."
گفت:
-"مثلاً کی؟"
گفتم:
-"#هیچکاک، مرتضی! #هیچکاک..."».
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
هر کس در آثار #آوینی کمی سرک کشیده باشد، احتمالاً به نام «#هیچکاک» برخورد کرده است. در نگاه اوّل، ارادت یک تئوریسن انقلابی به تکلیسنی هم چون #هیچکاک عجیب به نظر میرسد؛ هیچکاکی که در افواه عموم، به ساخت فیلمهایی با تِم سرگرم کننده معروف بوده است. امّا چه چیز باعث شده که #هیچکاک، اینقدر برای #مرتضی مهم باشد؟
به احتمال زیاد، اوّلین جرقّههای توجّه #آوینی به آثار #هیچکاک در مکالمه فوق زده شده؛ به گفته «#مسعود_فراستی» -که در دهه هفتاد جزو تیم نشریه #سوره بود و دوست و همکار مرتضی به حساب میآمد- احتیاج به "عَلَم کردن یک آدم حسابی در مقابل #تارکوفسکی" باعث شده تا #مرتضی کمکم نسبت به آثار #هیچکاک علاقهمند شود.
امّا آیا رجوع #آوینی به #هیچکاک، من باب اکل میته بوده است؟ به این معنا که او، چارهای نداشته جز اینکه رندانه حرفهای خود را درون دهان #هیچکاک گذاشته و مبانی و اعتقادات خود را از زبان او بیان نماید؛ یا اینکه واقعاً چیزِ خاصّی درون آثارِ این کارگردان بزرگ سینما وجود داشته که به واسطۀ ضرورت و ایجاب شرایط، به چشم #آوینی آمده است؟ انتخاب هر پاسخ، میتواند مسیر تحلیل آثاری همچون «#عالم_هیچکاک» و دیگر مخطوطات #آوینی راجع به #هیچکاک را تغییر دهد. قضاوت در اینباره به عهدۀ نزدیکان #مرتضی، اهل فنّ و #مخاطبان_حرفهای آثار اوست...
م.بُـــرهان
۱۴۰۱/۱۲/۱۱
#ادامه_دارد...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#عالمهیچکاک
#مرتضی_آوینی
#مسعود_فراستی
#آندره_تارکوفسکی
#سینما
هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
• عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! •
(#بخش_اول)
«یک روز به #مرتضی گفتم:
-"اینطور نمیشود که #روشنفکران هر کاری میخواهند انجام دهند و ما هم بیکار بنشینیم. ما فقط داریم نقد میکنیم و بساط آنها را به هم میریزیم امّا این کافی نیست؛ ما باید یک #الگوی_جایگزین مطرح کنیم. الگوی داخلیمان که #سینمای_جنگ است؛ باید یک الگوی دیگری را هم در زمینه سینمای خارجی مطرح کنیم."
پرسید:
-"نظر خودت چیست؟"
گفتم:
-"#روشنفکران و مسئولان که «#تارکوفسکی» را علم کردهاند؛ بیا مقابل او یک آدم حسابی علم کن."
گفت:
-"مثلاً کی؟"
گفتم:
-"#هیچکاک، مرتضی! #هیچکاک..."».
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
هر کس در آثار #آوینی کمی سرک کشیده باشد، احتمالاً به نام «#هیچکاک» برخورد کرده است. در نگاه اوّل، ارادت یک تئوریسن انقلابی به تکلیسنی هم چون #هیچکاک عجیب به نظر میرسد؛ هیچکاکی که در افواه عموم، به ساخت فیلمهایی با تِم سرگرم کننده معروف بوده است. امّا چه چیز باعث شده که #هیچکاک، اینقدر برای #مرتضی مهم باشد؟
به احتمال زیاد، اوّلین جرقّههای توجّه #آوینی به آثار #هیچکاک در مکالمه فوق زده شده؛ به گفته «#مسعود_فراستی» -که در دهه هفتاد جزو تیم نشریه #سوره بود و دوست و همکار مرتضی به حساب میآمد- احتیاج به "عَلَم کردن یک آدم حسابی در مقابل #تارکوفسکی" باعث شده تا #مرتضی کمکم نسبت به آثار #هیچکاک علاقهمند شود.
امّا آیا رجوع #آوینی به #هیچکاک، من باب اکل میته بوده است؟ به این معنا که او، چارهای نداشته جز اینکه رندانه حرفهای خود را درون دهان #هیچکاک گذاشته و مبانی و اعتقادات خود را از زبان او بیان نماید؛ یا اینکه واقعاً چیزِ خاصّی درون آثارِ این کارگردان بزرگ سینما وجود داشته که به واسطۀ ضرورت و ایجاب شرایط، به چشم #آوینی آمده است؟ انتخاب هر پاسخ، میتواند مسیر تحلیل آثاری همچون «#عالم_هیچکاک» و دیگر مخطوطات #آوینی راجع به #هیچکاک را تغییر دهد. قضاوت در اینباره به عهدۀ نزدیکان #مرتضی، اهل فنّ و #مخاطبان_حرفهای آثار اوست...
م.بُـــرهان
۱۴۰۱/۱۲/۱۱
#ادامه_دارد...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#عالمهیچکاک
#مرتضی_آوینی
#مسعود_فراستی
#آندره_تارکوفسکی
#سینما
﷽
"من بچه شاه عبدالعظیم هستم. اینجانب، اکنون چهل و شش سال تمام دارم... دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم.
تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم؛ خیر:
'من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم'.
من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحاث بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام.
من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پرفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را -بی آنکه آن زمان خوانده باشماش- طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد...
اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید.
باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت... و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم."
✍🏻 مرتضی آوینی
#آوینی
#مرتضی
#حجاب_غرب
#انقلاب_اسلامی
#سیّد_شهیدان_اهل_قلم
شهادت پایان نیست.mp3
296K
🔰 شهادت پايان نيست، آغاز است؛ تولدی ديگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمينی به ساحت قدس آن راه يابد.
تولد ستارهای است که پرتو نورش، عرصه زمان را در مینوردد و زمين را به نور ربالارباب اشراق میبخشد...
#آوینی
#مرتضی
#شهادت
#سیّد_شهیدان_اهل_قلم