💢 آیا باید جمهوری اسلامی معطّل رئیس‌جمهور بماند؟ «مدافعان حرم» مسئله مسکن مردم را نیز حل می‌کنند! 2️⃣(قسمت دوم ) 💠 4. اگر حاج قاسم منتظر یک وزیرخارجه خوب و اصلاح سازمان وزارت خارجه می ماند! اگر حاج‌قاسم به جای روش درست «مردمی‌سازی»، در دفاع از محور مقاومت که هزاران عاشق خدمت به اسلام را تحت عنوان «مدافعان‌حرم» راهی سوریه کرد و فقط دو هزار شهید سرافراز ایرانی را در سوریه برای مبارزه با استکبارجهانی تقدیم امام‌زمان کرد، منتظر یک رئیس‌جمهور مطلوب و یک وزیرخارجه مطلوب و اصلاح ساختارهای وزارتخارجه می‌ماند، الان وضعیت سوریه و منطقه چه شَمایلی داشت؟ احتمالا همان شمایلی که وضعیت «مسکن مردم» در وضعیت فعلی جمهوری اسلامی دارد و منتظر یک رئیس جمهور و یک وزیر مسکن خوب است تا خانواده‌ها را از زیر بار اجاره‌های نجومی و حسرت خانه‌دار شدن رهایی دهد... 💠 5. «الگوی درست» مردمی سازی حاج قاسم: «مدافعان حرم» مسکن مردم را هم حل می‌کنند آیا در برهه‌ای که سال‌هاست کمر مردم زیر بار هزینه‌های سرسام آور مسکن خانواده «خَم» شده است، باید همچنان «منتظر» یک رئیس‌جمهور مطلوب ماند؟ آیا جمهوری اسلامی نمی‌تواند از تجربه موفق خود استفاده کند و مانند موضوع مهم «میدان»‌داری جوانان مومن در سوریه و لبنان و عراق، و نسپردن حل آن به بوروکرات‌های وزارت خارجه، حاج قاسم عرصه مسکن را پیدا کند تا با الگوی صحیح مردمی‌سازی مشابه «مدافعان حرم»، ذیل حمایت رهبر انقلاب اسلامی و نه لزوما ذیل دولت، معضل مسکن را به سرعت حل کند؟ شاید مشابه اقدام امام خمینی در تشکیل نهادهای انقلابی متعدّد در دهه اول انقلاب، از جمله نهادانقلابی بنیادمسکن در حوزه مسکن که مشکل مسکن دهه شصت را به شکل قابل ملاحظه‌ای و با سرعتی مناسب ترمیم کرد. (بماند که دولت بعد از رحلت امام، میدان را از بنیادمسکن گرفته و به وزارت مسکن داد تا به زعم خود بوروکرات‌های وزارت مسکن به جای اعضای انقلابی «آن روز» نهاد بنیادمسکن به شکل منسجم‌!تر و علمی!تر حل کنند!! و میدان اصلی از نهادانقلابی بنیادمسکن سلب شد) 💠 6. آیا اگر ساختار ایمانی نهادهای انقلابی نبود، حاج قاسم نیز در سازمان بوروکرات تبدیل به کارمند نمی‌شد؟ آیا اساسا ساختار دولت بوروکرات می‌تواند جوانان با ایمان معتقد به خدمتگزاری را بکارگیرد؟ فارغ از اینکه شخص وزیر انسان انقلابی یا غربگرا باشد، آیا ساختار فعلی دولت بوروکراتیک ایران که «میراث» شوم مستشاران آمریکایی در دوره پهلوی برای جمهوری اسلامی است(مثلا در دوره صفویه، «دیوان» سالار نبوده است و با «نظام اداری» دیگری به جز نظام دیوانسالاری(بوروکراسی)، کشور اداره می‌شده است)، امکان «میدان» دادن به مردم را دارد؟ یا دال محوری «کنترل» در بوروکراسی، مانع از اعتماد به مردم نخواهد شد؟ آیا امام خمینی در دفاع مقدس، «منتظر» ارتش یا ژاندارمری یا رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر یا دیگر وزیران ماند یا با نهادهای انقلابی سپاه و جهادسازندگی(پ.م.ج.ج) و بسیج و...(به مثابه بستر نقش‌آفرینی مردم مومن) مسئله‌ای به آن اهمّیت و بغرنجی را حل کرد؟ سوال واضح‌تر و البته صریح‌تر این است: آیا حتی با انتصاب محسن رضایی یا حاج قاسم سلیمانی به «فرماندهی ارتش»، امکان آن دفاع «مردمی» مقدّس با قوانین و سازوکارهای ارتش بوروکراتیک توسط این افراد انقلابی وجود داشت؟ به نهادانقلابی برگردیم و از زاویه دیگر، آیا اگر حاج قاسم یا محسن رضایی برای جلوس بر «ریاست» لشکر یا ریاست سپاه به مانند دولت بوروکراتیک امروز جمهوری اسلامی، دست و پا می‌زدند و «رقابت» می‌کردند، می‌توانستند بر دل‌های رزمندگان نفوذ کنند و در کربلای پنج یا دیگر عملیات‌ها آن شگفتی‌ها را رغم بزنند؟ آیا اساساً در نهادهای انقلابی مثل سپاه «رئیس» بودن معنا داشت یا حاج قاسم «مسئول» لشکر ثارالله بود و محسن رضایی «مسئول سپاه»؟ ❇️ « ادامه دارد...» •┈┈••••✾•🔸🔷🔸•✾•••┈┈• 📖 محفل بررسی سبک اداره کشور توسط امام خمینی(ره) با استفاده از ابزار نهادهای انقلابی در دهه شصت •┈┈••••✾•🔸🔷🔸•✾•••┈┈• ✅ کانال معجزه نهادهای انقلابی ↙️ 🔗 @nahadenghelabi