بسم الله ، شماره 59 🔵درشتی حاکمان با شهروندان ممنوع بزرگان به امیرالمؤمنین علیه السلام اطلاع داده بودند که با شهروندان آتش پرست بحرینی برخورد سخت‌گیرانه و تحقیرآمیزی دارد. حضرت به کارگزار خود نامه‌ای نوشتند و از او خواستند که از این شیوه خود دست بردارد. در بخشی از متن نامه آمده است: ✍️فإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِم... گویا والی گمان کرده است حالا که با (به خاطر شرک و کفرشان) نمی‌توان عجین شد، پس باید با آنان نامهربانی و آنان را تحقیر کرد! حضرت ـ اما ـ از والی خود خواسته‌اند که بین «سختگیری و تحقیرآنان» یا «نزدیک شدن و عجین شدن با آنان» یک مسیر میانه‌ای را انتخاب کند. 🔸بر اساس فرمان امام کارگزار نه باید خودش را با شهروندان آتش‌پرست عجین بکند (فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا) و نه آنکه از آنان دوری گزیند و با آنان سختگیری و تندی و قساوت به خرج بدهد و آنان را تحقیر کند. 👈دلیل اینکه نباید با آنان یکی شود این است که به هر حال آنان کافر هستند (لشرکهم) و دلیل اینکه نباید با آنان سخت‌گیری کند این است که آنان هرچند نامسلمان هستند اما به هر حال به حکومت اسلامی مالیات می‌دهند تا در پناه آن باشند بنابراین نمی‌توان آنان را تحقیر، یا از آنان دوری یا به آنان ستم کرد. 👈پیش از این در پست ، شماره 42 نیز درباره بحث شد. ◼️ ⃟◼️ ⃟❀ ⃟◼️ ⃟◼️ ⃟✤ @nahjoolbalageh