eitaa logo
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
9.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
155 فایل
هَمین‌است؛هَمین‌است؛هَمین‌است‌ فَقط‌حِـیدر‌امیرالمؤمنیـن‌است'👌 🕊قال العلی علیه السلام: تــَخَــفــّفــوا تَــلـحَــقــُوا....🕊. 🌴 خــادم کــانــال 👈 @khosravi11253 ✔️کانال #رایــحه_احکـ📙ــام👈 @khosravi1253 ✅ تبلیغات در۸کانالمون👈 @mmmm1253
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #اجرای_حد بر دزد گوسفندان 📢بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم که حضرت امیر علیه السلام هرگز رضا
بسم الله 🔴، شماره 73 🔵خودیهایی که به پایگاه تبدیل میشوند کارگزار عثمان در بود. امیرالمؤمنین علیه اسلام نیز او را در منصب خود ابقاء کردند. وی در جنگ ابتدا قصد داشت به دشمن ملحق شود اما مشاورانش او را از این نظر برگرداندند و به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام درآمد. در اثنای جنگ که برتری سپاه امام در حال آشکار شدن بود، چاره در این دید که با بزرگان سپاه امام وارد رایزنی (بخوانید: یارگیری) شود. 👈ابتدا را نزد فرستاد. عمرو عاص مکّار اشعث را به عنوان بزرگ عراقیان و والی قدیمی عثمان، خیلی ستایش و کسانی چون مالک اشتر را به اتهام نکوهش کرد(!) و در پایان او را به پایان دادن جنگ دعوت کرد! () اشعث در بخشی از پاسخ‌هایی که می‌داد بد عمل نکرد، مثلا به طور واضح گفت که بزرگِ عراقیان من نیستم بلکه علی علیه السلام است. این را هم گفت که کارگزارِ بودن، چیزی بر عزت من نمی‌افزاید. امّا در برابر تهمتی که به همرزمانش زده می‌شد دفاع مناسبی نکرد و تنها به این نکته اکتفا کرد که عیبجویی تو از امثال ، نه تو را به من نزدیک می‌کند و نه مرا از آنان دو رمی‌کند. اشعث هرچند در این مذاکره علاقه‌ای به ملاقات خودش با معاویه نشان نداد اما قول داد که اگر معاویه بخواهد ترتیب ملاقات حضوری او با علی علیه السلام را بدهد! (وقعة صفین) 👈معاویه و عمرو پس از با اشعث به سراغ رفتند اما پاسخ و دندان‌شکنی به داد و به او نوشت که تو نیرنگ‌پیشه‌ای بیش نیستی و با معاویه معامله کرده‌ای و در برابر وعده حکومت مصر با معاویه همکاری می‌کنی و ...! ↩️همین اشعث بود که به نقطه‌ی (معاویه) و پایگاه او در بین سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام تبدیل شد و سرانجام به در بین سپاه امام علیه السلام دامن زد و لشکر را در مقابل امام علیه السلام قرار داد و امام علیه السلام مجبور شدند تن به بدهند! ❀ ⃟⃟ ◼️ ⃟◼️ ⃟❀ ⃟◼️ ⃟◼️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله با_معارف_نهج، شماره 74 🔵#شبهه در علم غیب امیرالمؤمنین علیه‌السلام قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْ
بسم الله ، شماره 75 🔵 امام علی علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) أَلَا وَ إِنِّي مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذَلِكَ مِنْهُ وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً ... به خدا قسم اگر بخواهم هر كدام از شما را خبر دهم كه از كجا آمده و به كجا مىرود و تمام امورش چه خواهد شد می‌توانم خبر دهم ولى مىترسم [در باره ام دچار غلوّ شويد و مرا بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برتری داده و] به خاطر من به رسول الله كافر گرديد. اما بدانيد من به خاصّان از ياران خود كه از خطر كفر و غلوّ در امانند اين مطالب را خواهم رساند. به خدايى كه پيامبر را به حق برانگيخت و او را بر خلايق برترى داد، جز به راستى سخن نمىگويم... ❀ ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #با_معارف_نهج، شماره 75 🔵#علم_غیب امام علی علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُ
بسم الله 🔵مراحل تدریجی شیطانی شدن انسان در قالب اگر مىفرمايد: «از گام‌هاى پيروى نكنيد» (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان) به خاطر آن است كه شیطان انسان را گام به گام به فساد مىكشاند (وَ مَنْ يَتَّبِع فَانَّهُ يَأمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر) ⁉️اما مسأله این است که گام‌های تدریجیِ شیطان چگونه‌ شکل می‌گیرد؟ 📢نهج البلاغه ()، نفوذ تدريجى و گام به گام شيطان را اين‌گونه توصيف مىفرمايد: 1.«اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكا» آنان شیطان را ملاک کار خود قرار می‌دهند، 2.«وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً» شیطان نیز آنان را شریک خود قرار می‌دهد، 3.«فَباضَ»؛ سپس شيطان در روح آنان تخم‌گذارى مىكند. 4.«وَ فَرَّخَ فى صُدُورهم»؛ بعد جوجه‌کشی مىكند. 5.«و دَبَّ»؛ بعد جوجه‌هاى شيطانى در روح انسان به جنب و جوش در مىآيند. 6.«و دَرَجَ فى حُجُورهم»؛ سپس در دامن انسان‌ها به راه مىافتند. 7.«فَنَظَر بِاعيُنِهم»؛ سپس شيطان به وسیله چشم آنان نگاه میکند و آنها به جاى عين الله، عين الشيطان مىشوند. 8.«و نَطَقَ بِالْسِنَتِهم»؛ شيطان حرف خود را به وسیله زبان آنان مىزند. 9.«فَرَكِبَ بهم الزَّلَل»؛ شيطان به وسیله این افراد به اهدافش (گناهان) می‌رسد. 10. «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَل» و را برای آنها را جلوه می‌دهد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🌹با الهام از محسن قرائتی، کتاب "امر به معروف و نهى از منكر" ص: 83 🌹 ، شماره 76 ❀ ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
بسم الله ، شماره 77 🔵حقانيت علي بن ابي طالب از زبان حُذیفه 🔹حذیفه بن یمان، منافق‌شناس زبردستی بود. اصحاب، او را از رازداران پیامبر صلی الله علیه و آله می‌دانستند. مشهور بود که پیامبر در زمان حیاتشان همه منافقان را به حذیفه معرفی کرده‌اند. برای همین بود که هر وقت می‌شنید که کسی از دنیا رفته، بررسی می‌کرد اگر می‌دید حذیفه در تشییع شرکت نکرده از همین جا متوجه می‌شد که میّت از منافقان بوده و لذا در تشییع شرکت نمی‌کرد(استيعاب، ج1، ص: 335). این منافق‌شناسِ سرشناس که تمام دوران خلافت سه خلیفه را در سکوتی عجیب سپری کرده بود، وقتی شنید عثمان به قتل رسیده و امیرالمؤمنین مورد بیعت مردم قرار گرفته با اینکه در بستر بیماری، آخرین روزهای عمرش را می‌گذراند و دیگر از او انتظار کُنشگری سیاسی نمی‌رفت، با حرکتی جالب، راز سکوت بیست و پنج ساله خود را گشود. 🔸آری در روزهای آخر از فرزندانش خواست تا به مسجد ببرندش و اذان بی‌موقع بگویند و مردم را جمع کنند تا سخن مهمی با مردم در میان بنهد. وقتی او را به مسجد آوردند و بر روی منبر گذاشتند، به مردم گفت: مردم با علی بیعت کرده‌اند. [درباره علی] از خدا بترسید، علی را یاری کنید و بارهای او را [از دوشش] بردارید چرا که ـ‌ به خدا سوگند ـ او از اول تا آخر بر حق بوده و است و خواهد بود و بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله تا روز قیامت کسی برتر از او وجود ندارد. سپس دستهایش را بر هم نهاد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من با علی بیعت کردم! بعد هم گفت: خدا را سپاس می‌گزارم که مرا تا امروز (روز بیعت با علی) زنده نگه داشت! آنگاه رو به فرزندانش کرد و گفت: مرا به خانه ببرید و علی را ترک نکنید که جنگ‌های زیادی خواهد داشت و خلق زیادی در آن هلاک خواهند شد. در رکابش شهادت طلبی بکنید که او بر حق است و مخالفانش همگی باطل هستند. حذیفه بعد از این سخنرانی، خیلی زود از دنیا رفت و حتی جنگ جمل را هم ندید اما فرزندانش در جنگ صفین به شهادت رسیدند. (مروج الذهب، ج2، ص: 383 و 384) ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #با_معارف_نهج، شماره 77 🔵حقانيت علي بن ابي طالب از زبان حُذیفه 🔹حذیفه بن یمان، منافق‌شن
بسم الله ، شماره 78 🔵آیا تعبیر « عن قُبُلِها» (خطبه 97) تعبیر خوبی است؟ عربها وقتی می‌خواستند برای کسی که گوهری گرانبها در دست دارد اما به راحتی آن را از دست می‌دهد، مَثَل بزنند گاه او را به زن بدکاره‌ای تشبیه می‌کردند که متجاوزان به او تعرض می‌کنند ولی هیچ دفاعی از خود نمی‌کند. حُذیفة بن یمان، صحابی گرانقدر پیامبر اکرم ص نیز وقتی می‌خواست به مردم بگوید در آینده شیاطین دینتان را از شما خواهند ربود و شما آنقدر بی‌خیال خواهید شد که هیچ مقاومتی در برابر شیاطین نخواهید کرد، همین مثل را به کار برد و آنان را به زنی تشبیه کرد که مردان متجاوز به ناموس او تجاوز می‌کنند و او هیچ متجاوزی را از خود نمی‌راند و از عفّت خود دفاع نمی‌کند! قال حذيفة رضي الله عنه: كيف أنتم إذا انفرجتم عن دينكم انفراج المرأة عن قُبُلِها لا تمنع من يأتيها؟! .... (مستدرک حاکم) ✍️در برخی نسخه‌های که پس از جنگ نهروان ایراد شده، آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام نیز چنین تشبیهی را به کار برده‌اند. در این خطبه مردم کوفه که حاضر نبودند در برابر معاویه از سرزمین خود دفاع کنند و دیگر از آرمانها و مرزهای خود دست برداشته بودند، به زنی تشبیه شده‌اند که هر مردی به سراغ عفت او می‌آید هیچ دفاعی از خودش نمی‌کند و گویا اصلا از ناموس خود دست برداشته است! ↩️از اینکه قبل از جنگ درگذشته (مروج الذهب، ج2، ص: 383 و 384) و امیرالمؤمنین علیه السلام این خطبه را سالها بعد از جنگ جمل ایراد کرده‌اند، باید به این نتیجه برسیم که این تمثیل در زبان عربی رایج بوده و قبل از امام توسط دیگران (از جمله حذیفه) به کار رفته است. 🔹رواج چنین تعبیری در زبان اصحاب بزرگواری مانند حذیفه نشان می‌دهد که در آن روزگار این تعبیر، تعبیری زشت یا مخالف با نبوده است. ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #با_معارف_نهج، شماره 78 🔵آیا تعبیر «#انفراج_المرأة عن قُبُلِها» (خطبه 97) تعبیر خوبی است
بسم الله 🔵 در نزد حاکم اسلامی وَ لْيَكُنْ أَبْعَدَ رَعِيَّتِكَ مِنْكَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَكَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَايِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ تَطْهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ 📢دورترین مردم از تو و منفورترین آنان در نزد تو باید کسی باشد که بیشتر از دیگران به دنبال [آشکار کردن] عیبهای مردم است چرا که در مردم عیبهایی هست که شایسته‌ترین کس برای پوشاندن آن عیوب، والی است. پس آن عیوبی را که مردم از تو مخفی می‌کنند آشکار نکن چون آنچه بر عهده تو است فقط از بین بردن عیبهای آشکار و علنی است. ، شماره 79 ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
بسم الله 🔵شیعه، را نمی‌کند در مناظره معروفی که مدتی پس از جنگ بین اشعث و امیرالمؤمنین علیه السلام روی داد، امیرالمؤمنین علیه السلام تأکید می‌کردند که در مسائل مربوط به پیامبر صلی الله علیه و آله، فقط تعداد اندکی از صحابه به حق عمل کرده‌اند. 🔸در پایان مناظره، از حضرت پرسید: اگر آنچه تو می‌گویی درست باشد، پس همه‌ی امت هلاک شده‌اند و تنها تو و شیعیانت اهل نجات هستید! 📢حضرت فرمودند: البته حق همواره با من بود ولی همه‌ی امت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را هم هلاک شده نمی‌دانم بلکه از همه‌ی این امت فقط و کسانی که از روی لج و عناد حق مرا رد کرده باشند هلاک شده‌اند اما کسانی که خدای یگانه را قبول داشته‌ باشند، به نبوت محمد صلی الله علیه و آله اقرار بکنند، اهل قبله باشند، با ما دشمنی نکرده باشند، در دشمنی با ما با ظالمان همدستی نکرده باشند و فقط در شک داشته باشند و جانشین واقعی پیامبر را گم کرده باشند، اینها [کافر نیستند بلکه] مسلمانان ضعیفی هستند که برای آنها به رحمت پروردگار امید دارم و جز گناهان احتمالی خودشان هیچ گونه نگرانی درباره‌ی آنها وجود ندارد. دیلمی، ج 2 ص 397 و 398 ، شماره 80 ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله 🔵شیعه، #اهل_سنت را #تکفیر نمی‌کند در مناظره معروفی که مدتی پس از جنگ #نهروان بین اشعث و
بسم الله لَا تَكُنْ مِمَّنْ...يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ وَ يَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِه از کسانی نباش که برای دیگران به خاطر گناهی کوچکتر از گناهان خودش نگران می‌شود و برای خودش بیشتر از آنچه که عمل می‌کند، امید پاداش دارد. ✍️یعنی گاهی خلافی را که خودمان بزرگتر از آن را خیلی راحت انجام می‌دهیم، برای دیگران عیب می‌شماریم و بی‌خیال خودمان می‌شویم! گاهی خلافی را که برخی از هم‌صنف‌ها یا هم‌گروه‌ها یا هم‌حزبی‌هایمان خیلی راحت انجام می‌دهند، برای گروه‌ها و حزب‌های مخالفانمان عیب می‌شماریم ولی بی‌خیال هم‌حزبی‌های خودمان می‌شویم. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید عمل بد بد است حتی اگر از خودت یا از هم‌حزبی‌های خودت سر بزند. ↩️ این روایت را افزون بر آن که در مقیاس شخصی می‌توان معنا کرد، در مقیاس جمعی نیز می‌توان ملاحظه کرد. ، شماره 81      ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔴کانال نهج‌البلاغه {ادای حق کلام} ╭══•📜•══•📜•══╮ http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╰══•📜•══•📜•══╯
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله لَا تَكُنْ مِمَّنْ...يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ وَ يَرْجُو لِنَفْسِهِ
بسم الله ، شماره 82 🔵بزرگترین سرمایه‌ی در راه مردم، چه بود؟ وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طَيْرَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرْضِ ... وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِي قُوَّةٍ فِي عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِيمَا تَرَى الْأَعْيُنُ مِنْ حَالَاتِهِم مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَ الْعُيُونَ غِنًى وَ خَصَاصَةٍ تَمْلَأُ الْأَبْصَارَ وَ الْأَسْمَاعَ أَذًى. () خدای سبحان اگر اراده می‌کرد که ـ وقتی انبیائش را مبعوث می‌کرد ـ گنج‌های زر، معدن‌های طلای ناب و سرزمينهاى آباد و سبز و خرم جهان را به رویشان بگشاید و پرندگان آسمان و چرندگان زمین را [نیز در خدمت‌گزاری آنان] با آنان همراه سازد، قطعا این کار را می‌کرد ... ليكن خداوند سبحان پيامبران خود را در اراده و تصميم، نيرومند و در وضع ظاهرى كه به چشم مىآيد ناتوان و ضعيف قرار داد، با قناعتى كه دلها و چشمها را از بىنيازى سرشار مىساخت [و هر کسی را متقاعد می‌کرد که اینان بی‌نیازند]، و فقر و تنگدستى كه ديدهها و گوشها از دیدن و شنیدن آن رنجیده می‌شدند.      ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔴کانال نهج‌البلاغه {ادای حـق کــلام} ╭══•📜•══•📜•══╮ eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╰══•📜•══•📜•══╯
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #با_معارف_نهج، شماره 82 🔵بزرگترین سرمایه‌ی #پیامبران در راه #هدایت مردم، چه بود؟ وَ لَو
بسم الله 🔵برترین راه‌های رسیدن به خداوند در إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَة () برترین چیزی که می‌توان به خدای متعال توسل کرد عبارتنداز: 1. ایمان به خدا و رسولش، 2. جهاد در راه خدا چرا که که اوج اسلام است، 3. شهادت به لا اله الا الله چراکه فطرت فقط همین [توحید] است، 4. را درست خواندن چرا که همه دین همین [نماز] است، 5. زکات دادن چراکه فریضه واجب الاهی است، 6. روزه ماه رمضان چراکه سپری است در برابر عقوبت، 7 و 8. زیارت خانه خدا و آباد کردن آن چراکه این دو را از بین می‌برند و گناه را می‌شویند، 9. رسیدگی به بستگان چراکه موجب ازدیاد اموال میشود و مرگ را به تأخیر می‌اندازد، 10. مخفیانه چرا که چراکه کفاره گناهان است. ، شماره 83 ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔴کانال نهج‌البلاغه {ادای حـق کــلام} ╭══•📜•══•📜•══╮ eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╰══•📜•══•📜•══╯
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله 🔵برترین راه‌های رسیدن به خداوند در #خطبه_دیباج إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُت
بسم الله 🔵اجراي عدالت بدون همراهی مردم؟ ، شماره 84 أَيَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُالشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُم أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَد هَيْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بِكُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ أَوْ أُقِيمَ اعْوِجَاجَ الْحَق ✍️اى مردم پراكنده و پريشان‌دل كه جسم‌هايتان در صحنه است و خردهايتان غايب است، من با مهربانى شما را به سوى حقّ مىكشانم، و شما مانند بُزي كه از نعره‌ی شير مىرمد از من مىگريزيد، چقدر بعيد است كه بتوانم به كمك شما پرده از چهره عدالت بردارم، و يا كژيهايى را كه در حقّ پديد آمده راست گردانم. 📢گاهی گمان میشود اجرای عدالت صرفا بر عهده حاکم اسلامی است! در این سخن امام به دو نکته اشاره شده است: الف) حتی اگر علی بن ابی طالب باشد، تا مردم همراه نشوند امکان اجرای عدالت وجود ندارد. ب) کدام صفات ناپسند اگر در مردم به وجود آمد دشوار می‌شود؟ 1) و چند دستگی (النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَة) 2) قلب‌هاي متشتت و غيريكدست (القلوب المتشتتة) 3) فقدان رشد عقلی (الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُم) 4) نکردن از حاکم (أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْه)      ═✧❁﷽❁✧═ 🔴کانال نهج‌البلاغه {ادای حـق کــلام} ╭══📜•══╮ eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╰══•📜•══╯
بسم الله 🔵هفت پیش‌فرضِ حکمرانی علوی وَ لَا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ فِي عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِكَ مَعَ اسْتِجْلَابِكَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ وَ تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِمْ فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الْأُمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه. (عهدنامه مالک اشتر) 1) عدالت‌گستری موجب شادمانی و لذت حاکم می‌شود (تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِم). 2) عدالت‌ورزی و مدارای حاکم با مردم نباید مقطعی باشد بلکه باید مردم را به عدالت و مدارا عادت داد (بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم). 3) تخفیف موجّه مالیاتی در زمانی که برای مالیات‌دهندگان مشکلی به وجود آمده باشد، از مصادیق «عدالت ورزی و رفق با مردم» است(مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم). 4) مشارکت دادن مردم در آبادی کشور موجب زینت دولت می‌شود(عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِك). 5) «ایجاد خوشنودی در دل مردم» و «اعتمادسازی به وسیله‌ی عدالت و رفق» ذخیره‌ای غیرمالی است که دولت در نزد مردم می‌اندوزد (مَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم) 6) این ذخیره‌ی غیرمالی (دلخوشی و اعتماد مردم به حکومت) عنصری است که تاب‌آوری ملی را بالا می‌برد و دولت در روزهای بحرانی‌اش می‌تواند به آن ذخیره تکیه کند (...احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِلٌ ماحمّلتَه.) 7) مردمِ سرزمینهای آباد، تحمّل فشار زیاد را دارند (فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه.) البلاغه 182 ↙️کانال (ادای حق کلام) 👇 ╔🌸🍃═════╗ @nahjoolbalageh ╚═════🍃🌸╝
بسم الله 🔵بیست صفت از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی ره 1. بنده‌ای از بندگان خدا (عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ) 2. در ترسناک‌ترین لحظات پشت به دشمن نمی‌کند (لَا يَنْكُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْع) 3. برای دشمنان از آتش هم سوزاننده‌تر است (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّار) 4. شمشیری از شمشیرهای خدا است (سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّه) 5. شمشیری که کند نمی‌شود (لَا كَلِيلُ الظُّبَة) 6. تلاشش هدر نمی‌رود = سعی بیهوده نمی‌کند (لَا نَابِي الضَّرِيبَة) 7. اطاعت از ولایت (فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ وَ لَا يُحْجِمُ وَ لَا يُؤَخِّرُ وَ لَا يُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِي) 8. دلسوز و خیرخواه مردم عادی (لِنَصِيحَتِهِ لَكُم‏) 9. قدرتمند و تسلیم‌ناپذیر (شدة شکیمته) (وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ) 10. دشمنی با دشمن مردم (شدة شکیمته علی عدوکم) 11. مثل زره می‌تواند خطرهای نزدیک را از شما دفع کند (وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً) 12. مثل سپر می‌تواند خطرهای دورتر را نیز از شما دور کند (وَ اجْعَلَاهُ ... مِجَنّا) 13. احتمال سستی او وجود ندارد (لَا يُخَافُ وَهْنُه) 14. احتمال لغزش او وجود ندارد (لَا يُخَافُ.....سَقْطَتُهُ) 15. تندرو است درجایی که تندروی حزم‌اندیشانه باشد(لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ) 16. کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ) 17. خیرخواه ولایت (لنا ناصحاً) 18. متنفر از دشمن (علی عدونا... ناقما) 19. در برابر دشمن محکم (علی عدونا شدیداً) 20. مرضیّ ولایت (نحن عنه راضون) متخذ از ، و و ، شماره 137 🅾کانال البلاغه(ادای حق کلام) 👇 http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵آثار در نهج البلاغه 1️⃣شهادتین باعث بالا رفتن اذکار عبادی می‌شود (شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ) خطبه 114 2️⃣شهادتین موجب بالا رفتن عمل صالح می‌شود (تَرْفَعَانِ الْعَمَلَ) خطبه 114 3️⃣شهادتین باعث سنگینی میزان عمل می‌شود (لَا يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ) خطبه 114 4️⃣بدون شهادتین میزان عمل، وزنی نخواهد داشت (لَا يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ) خطبه 114 5️⃣شهادت به توحید مانند حبل الله قابل تمسک و موجب نجات است (نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا) خطبه 2 6️⃣شهادت به توحید، ذخیره روزهای هول و ترس بویژه هول محشر است (نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا) خطبه 2 7️⃣شهادت موجب استحکام درونی ایمان میشود ( (فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ) خطبه 2 8️⃣راه‌گشای احسان است (فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ) خطبه 2 9️⃣شهادت به توحید، موجب رضای خداوند واست (مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ) خطبه 2 🔟شهاد ت به توحید، دور کننده شیطان است (مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ) خطبه 2 البلاغه 218 〰〰〰〰 🔺نهج البلاغه (ادای حق کلام) 🔺 ╔🌸🍃═════╗ @nahjoolbalageh ╚═════🍃🌸╝
بسم الله 🔵جهاد تبیینِ امیرالمؤمنین علیه السلام أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون‏؟ بعد از [از دست دادن] سرزمینتان از کدام سرزمین دفاع میکنید؟ و بعد از من به همراه کدام رهبر [با دشمنانتان] خواهید جنگید؟! ✍️شهر کوفه از شهرهای پس از فتوحات بود که اسلامِ منهای عترت با اکتفا به ظاهر قرآن، را زیر نظر خلیفه دوم از ابوموسی اشعری آموخته بودند. طرفداران ولایت علی علیه السلام در کوفه زیاد نبودند. مردم کوفه آنقدر انس داشتند که خلیفه دوم درباره قرآن‌خوانی آنها گفته بود: «لهم دویٌّ کدویّ النحل: صوت قرآن در خانه‌هایشان مانند صدای زنبور در لانه است» امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی می‌خواست این مردم را از ناهمراهی و سست‌عنصری نهی کند، در این جهاد تبیین، از زیبایی استفاده کرد که یادآور یکی از قالبهای توبیخیِ قرآن بود. برای قاریان کوفه این جمله‌ی امام (مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟) یادآور این خطاب قرآن به مشرکان بود: 🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ (جاثیة: 6) 🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف: 185 و المرسلات: 50) ◀️شباهت تأمل برانگیز و بیدارکننده ی این ِعلی ع به آن استفهام قرآنی، به کوفیان گوشزد می‌کرد که «ناهمراهی کوفیان با علی» چقدر به «ناهمراهی مشرکان با قرآن» شبیه است؟ چقدر کوفیان به مشرکان شبیه هستند! و چقدر تنهایی علی ع به تنهایی قرآن در میان مشرکان شبیه است! البلاغه 219 🔺نهج البلاغه (ادای حق کلام) 🔺 ╔🌸🍃═════╗ @nahjoolbalageh ╚═════🍃🌸╝
بسم الله 🔵آزمون ولایت پذیری ابن عباس 321-وَ قَالَ (عليه ‏السلام) لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْ‏ءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي. امیرالمؤمنین علیه السلام به عبدالله بن عباس، که یک نظر مشورتی در مخالفت با ایشان تقدیم ایشان کرده بود، فرمودند: این حق تو است که به من مشورت بدهی و [من باید بر روی آن] بیندیشم [اما] اگر با نظر تو مخالفت کردم تو باید از من اطاعت بکنی. پ ن: ظاهرا این گفتگو مربوط به اولین روزهای حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام است. پیشنهاد ابن‌عباس آن روزها این بود که حضرت، معاویه را بر امارت شام ابقا کند تا آبها از آسیاب بیفتد و امور سر و سامان بیابد و بعد از استقرار دولت مرکزی امیرالمؤمنین، به حساب معاویه رسیدگی شود اما ایشان با این نظر ابن عباس مخالفت فرمودند. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که ابن‌عباس با اینکه به طور کلی با عزل معاویه مخالف بود ولی تا آخرین روزهای جنگ صفین (جنگی که ناشی از عزل معاویه توسط امیرالمؤمنین بود) چنان از فرمان امامش اطاعت کرد که حضرت در ماجرای حکمیت کسی را شایسته تر و قابل اعتمادتر از او نداشتند که به عنوان حکم معرفی کنند. این اوج اطاعت و ولایت‌پذیری ابن‌عباس را می‌رساند. البلاغه 226 〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵اختلاف نسخه‌های نهج البلاغة وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ - صلى الله عليهما- عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عزّه... موسی بن عمران و برادرش هارون (که صلوات خداوند بر آن دو باد) در حالی بر فرعون وارد شدند که برتن جز لباس [کم‌ارزشی] از پشم و در دست جز عصایی [ساده] نداشتند اما به او وعده می‌دادند که اگر ایمان بیاورد به مُلک و عزتش آسیبی وارد نشود. ✍️خطبه افزون بر نهج البلاغة، در منابع شیعی دیگر نیز آمده است. در بسیاری از منابع امامیه دعایی که امام برای موسی و هارون ذکر کرده همین عبارتِ «صلى الله عليهما» است اما در برخی نسخه‌ها به جای این دعا تعیبر «علیهما السلام» به کار رفته است. به نظر می‌رسد اهل سنت چون صلوات بر غیر پیامبر را جایز نمی‌دانند، نسخه را بر اساس چارچوب مذهبی خودشان تغییر داده‌اند. 📚محقق پرتلاش نهج البلاغه مرحوم عطاردی که نسخه‌های قدیم نهج البلاغة را با زحمت گردآورده و بر اساس آنها متن نهج البلاغة را با دقت بازنویسی کرد، نیز همین عبارتِ « صلى الله عليهما» را ضبط کرده است. البلاغه 227 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله الرحمن الرحیم 🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از وصیتنامه‌ی مالی خودش () را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه ( و بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل را به سرپرستی اموال خود منصوب می‌کنند: 1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله) 2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله) 3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه) 4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه) ↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد. یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم می‌توانند به «پیامبر» نزدیک کنند. ، شماره 103 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵عامل پنهان ریزش آشکار یاران علی علیه السلام وقتی خبر صف‌آرایی خوارج در برابر علی علیه السلام و ماجرای جنگ نهروان به گوش معاویه رسید، معاویه با بزرگان سپاه علی علیه السلام، مانند اشعث بن قیس مکاتبه کرد و آنقدر به آنها وعده‌های رنگارنگ و اموال هنگفت داد که قلبهایشان به معاویه تمایل یافت و دیگر انگیزه‌ای برای پیوستن به سپاه علی نداشتند. چنین بود که هرچه علی علیه السلام به آنها گفت در گوششان فرونرفت و هرچه آنها را برای جنگ با معاویه فراخواند، به ندایش پاسخ درخوری ندادند! بدین جهت بود که معاویه همیشه می‌گفت: بعد از صفین دیگر بدون سپاه و فارغ از دشواری‌های جنگی با علی جنگیدم! 📚 أنساب‏ الأشراف، ج‏2، ص:383 (چاپ‏ زكار، ج‏3، ص:156) 📖پ ن: و حدثني هشام بن عمار الدمشقي أبو الوليد، حدثني صدقة بن خالد، عن زيد بن واقد، عن أبيه، عن أشياخهم: ان معاوية لما بويع و بلغه قتال عليّ أهل النهروان، كاتب وجوه من معه مثل الأشعث بن قيس و غيره، و وعدهم و منّاهم و بذل لهم حتى مالوا إليه و تثاقلوا عن المسير مع علي عليه السلام فكان يقول فلا يلتفت إلى قوله و يدعو فلا يسمع لدعوته، فكان معاوية يقول: لقد حاربت عليا بعد صفين بغير جيش و لا عناء أو قال: و لا عتاد. البلاغه 231 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله چرا باید حاکم در دسترس باشد؟ آموزه ای از نامه 53 نهج البلاغه 1) در دسترس نبودن حاکمان نشانه‌ای از تنگ‌نظری و بدخلقی آنها است (احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيق) 2) در دسترس بودن حاکم، فرصتی است برای انجام امور بزگوارانه (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ ... أَوْ فِعْلٍ كَرِيمٍ تُسْدِيه) 3) در دسترس نبودن حاکمان موجب ناآگاهی آنان از امور حکمرانی (و تعیین اولویتها و ...) میشود (قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُور) 4) در دسترس نبودن حاکمان موجب می‌شود اخبار و اطلاعات جامعه به صورت گزینشی به اطلاعشان برسد (يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَه: روند آگاهی حاکمان از امور پنهانی جامعه را قطع می‌کند) 5)‌ اولویتهای ذهنی آنان با اولویتهای عینی و واقعی مردم نامطابق می‌شود (فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ وَ يَعْظُمُ الصَّغِيرُ وَ يَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ يَحْسُنُ الْقَبِيحُ). 6)‌ در محاسبات ذهنی و اقدامات عملی‌شان، حق با باطل آمیخته می‌شود (وَ يُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِل) 7) حقوق مردم بر گردن حاکم است حاکم چرا باید با نهان کردن خود، از انجام وظیفه در برابر حقوق رعیت استنکاف کند؟ (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِيه) 8) اگر حاکمان در دسترس باشند اکثر مشکلات مرم با کمترین زحمت و هزینه به دست آنان قابل حل است (أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِيهِ عَلَيْك) البلاغه 230 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵رعایت انصاف و عدالت حتی در اعتراض کردن وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَه إسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِع. «من واقعه او [عثمان] را با بیانى جامع براى شما توضيح مىدهم؛ عثمان استبداد ورزید و بر مردم ستم کرد و شما نيز بر او اعتراض کردید ولی اعتراض بدی کردید. خداوند درباره [هریک از] حاکم مستبد و معترضان حکمی دارد [که در قيامت جارى میگردد]» 👈 یکی از این است که به حاکمان کنند اما مشکلی که در اغلب اعتراضات وجود دارد این است که معترضان معمولا دچار هیجان‌زدگی می‌شوند و نمی‌توانند و را رعایت بکنند. 🔸در ، امام علیه السلام درباره اعتراض مردمی به که منجر به قتل عثمان شد، توضیح همه‌جانبه‌ای داده‌اند و از سویی تأیید کرده‌اند که عثمان به مردم ظلم کرده از سوی دیگر نحوه اعتراض معترضان را نیز نپسندیده اند. ↩️این سخن امام ، نشان می‌دهد حتی در اعتراض به ستمگران هم نباید جانب انصاف و عدالت را از دست داد. عدالت طلبان باید توجه داشته باشند که و اعتراض معمولا در زمانی اجرا می‌شود که معترضان از دست به تنگ آمده‌اند و در چنین شرایطی پایبندی به انصاف و عدالت بسیار مشکل می‌شود. ، شماره 86 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵عدالت طلبان در ترازوی عدالت عدالت طلبان در جستجوی عدالت، حق مردم را از حاکمیت مطالبه می‌کنند. این کار برای عدالت‌طلبی لازم است اما کافی نیست چرا که اگر مردم حقوقی بر گردن حاکم اسلامی دارند حاکم اسلامی نیز حقوقی بر گردن مردم دارد. حق حاکم و حریم حاکم اسلامی، حق مهمی است که درباره آن گفته شده است: «یکی از مهمترین مصالح، حفظ حریم امام عادل است» (دراسات فی ولایةالفقیه" ج 2 ص 592).به عبارت دیگر: حق بین حاکم و مردم یک حق دوسویه است. عدالت‌طلبان وقتی به یکی از دو سویه‌ی این حق، تأکید و از سویه‌ی دیگرش غفلت کنند، از عدالت دور شده‌اند. 🔻نمونه‌هایی از سخنان امیرالؤمنین علیه السلام در تأکید بر دوسویگی حق حاکمیت و مردم: 1️⃣فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ وَ لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلَ الَّذِي لِي عَلَيْكُم از (خداوند سبحان از طریق ولایت بر شما حق مرا بر گردن شما نهاده و برای شما نیز چنین حقی را بر گردن من نهاده است). 2️⃣و أُخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَايِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ (... نامه هایی را که در آن تدابیر و اسرار حکومتی ات را درج می‌کنی، تنها به کاتبی بسپار که بیش از هر کسی جامع صلاحیت‌های اخلاقی باشد [یعنی] کسی باشد که وقتی به او احترام می‌نهی، آنقدر به سُکر و سرمستی نیفتند که جسارت ورزد و در حضور جمع با تو مخالفت بکند). 3️⃣إذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ ...وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. (وقتی مردم را و حاکم [نیز] حق مردم را رعایت کند، حق در جامعه عزت پیدا می‌کند .... و طمع دشمنان بریده می‌شود). چنیین مضمونی در پاسخ امام رضا(ع) به نامه محمد بن سنان، نیز بیان شده است. ایشان نیز علت حرمت فرار از جنگ را استخفاف امام عادل که خود موجب جرأت و اعتماد به نفس دشمن می‌شود، ذکر فرموده‌اند. (حرم الله الفرار من الزحف لما فيه من الوهن فى الدين و الاستخفاف بالرسل و الائمة العادلة و ترك نصرتهم على الاعداء...لما فى ذلك من جراة العدو على المسلمين) البلاغه 232 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵راز استناد امیرالمؤمنین به شعر امرؤالقیس در خطبه 162 1️⃣پدرامرؤ القیس در یک جنگ توسط دشمنان کشته شد. خودش از معرکه گریخت. در حال گریز، شترانش را هم غارت کردند و بردند. به رئیس یک قبیله پناه برد. او به امرؤالقیس گفت اسب و راحله‌‌ات را بده تا غارتگران شترهایت را تعقیب بکنم و شترانت را پس بگیرم. شیخ رفت ولی بدون اسب برگشت! چون دشمن اسب امرؤالقیس را نیز با ترفندی از شیخ دزدید! یعنی امرؤالقیس هم پدرش را از دست داده بود، هم شترانش غارت شده بود و هم حالا دیگر پیاده بود یعنی اسبش هم از دست رفته بود. در چنین حالتی امرؤالقیس قصیده‌ای سرود و خطاب به شیخ گفت: «وَ دَعْ عَنْكَ نَهْباً صِيحَ فِي حَجَرَاتِه‏... : رها کن غارت آن شتران را که شهرتش در همه جا پیچید» 2️⃣امیرالمؤمنین نیز را در پاسخ ابن‌دودان اسدی که در گرماگرم صفین از او درباره سقیفه و غصب خلافت توسط خلفا سوال می‌کرد، ایراد فرمودند. مشکل سؤال ابن‌دودان این بود که سپاه امیرالؤمنین پر از فرماندهان و جوخه‌هایی بود که شیخین را قبول داشتند! و طرح چنین سؤالی در این موقعیت می‌توانست انسجام سپاه را به هم بزند! حضرت پس از بیان این نکته که اینجا جای طرح این سؤال نیست به این شعر امرؤالقیس تمسک کردند و بعد فرمودند: آن سخنان را رها کن که مشکل امروز ما معاویه است (هَلُمَّ الْخَطْبَ فِي ابْنِ أَبِي سُفْيَان‏). 3️⃣به نظر می‌رسد امام با استناد به شعر امرؤالقیس می‌خواستند اشاره کنند که من با خلفا پدرکشی دارم (شهادت حضرت صدیقه)، شترانم را نیز غارت کرده‌اند (غصب فدک و خلافت) اما امروز مشکلم معاویه است که می‌خواهد مرا از کرسی خلافت پیاده کند. مسأله امروز را دریاب و سخن از اموری که امروز در اولویت نیست نگو. البلاغه 233 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵علی و ایرانیان عمر بن خطاب معتقد بود ایرانیها مجوسی و بی‌دین هستند و نمی‌شود از آنها جزیه گرفت (جزیه گرفتن مخصوص اهل کتاب است نه کفار) برای همین پس از فتح ایران، می‌خواست همه ایرانیان را به دلیل مجوسی بودن، به قتل برساند اما علی بن ابی‌طالب علیه السلام جلوی او را گرفت و به او فرمود: حق کشتن آنان را نداری چون آنها برای خودشان دین و کتاب آسمانی داشته‌اند بنابراین باید آنها را نیز اهل کتاب قلمداد کنی. پس از این سخن علی، عمر ایرانیان را در دین خودشان آزاد گذاشت. 📌و لما فتحت بلاد العجم، أراد عمر بن الخطاب أن يقتل المجوس و أن لا يقبل منهم الجزية. فقال عليّ (ع) انّه كان لهم نبىّ و كتاب، فيجب أن تستنّ‏ فيهم بسنّة أهل الكتاب؛ فأقرّهم حينئذ على ملّتهم. و لو لا أنّ معهم رسم من رسوم الأنبياء (ع) و إن‏ كانوا قد خلطوه بالبدع، لما كان يوجد فى مملكة الاسلام مجوسى. 📚(اعلام النبوة ابوحاتم رازی ص 176) البلاغه 234 ↙️ (ادای‌حقِ‌کلام)👇 ╔🌸🍃═══════╗ eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╚════🍃🌸═══╝
بسم الله 🔵خلافتِ انتصابیِ علی بن ابی‌طالب در کلمات خود حضرت 1) روایات متعدد: امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روایات متعددی این مضمون را بیان کرده است که من حقی داشتم و آن حق را پس از وفات پیامبر ضایع کردند. 2) تواتر معنوی این روایات: ابن‌ابی‌الحدید درباره این روایات پذیرفته است که این روایات تواتر دارند. 3) ظهور روایات در خلافت انتصابی: ابن‌ابی‌الحدید این را هم پذیرفته است که این روایات ظهور دارند در اینکه علی ع نه فقط به خاطر فضایل شخصی بلکه به خاطر فضایل شخصی و نصب الاهی، استحقاق آن را داشته است که اولین خلیفه انتصابی بعد از پیامبر ص باشد. 4) تأویل روایات: ابن‌ابی‌الحدید این ظهور را تأویل برده و از اندیشمندان امامیه نیز گلایه کرده است که چرا این روایات را به همان معنای ظاهری‌اش حمل می‌کنند؟!!!!! 5) قرینه‌ی ابن‌ابی‌الحدید برای تأویل بردن این روایات چیست؟ او معتقد است اگر این روایات را بر معنای ظاهری‌اش حمل ‌کنیم، لازم می‌آید که برخی از بزرگان مهاجرین و انصار را فاسق بدانیم! فقط همین! ↩️پ ن: این روایات، به گزارش خود ابن‌ابی‌الحدید، عبارت‌اند از: قوله:‏ «ما زلت مظلوما منذ قبض الله رسوله حتى يوم الناس هذا» و قوله‏: «اللهم أخز قريشا فإنها منعتني حقي و غصبتني أمري‏» و «قوله‏ فجزى قريشا عني الجوازي فإنهم ظلموني حقي و اغتصبوني سلطان ابن أمي‏» و قوله:‏ «و قد سمع صارخا ينادي أنا مظلوم فقال هلم فلنصرخ معا فإني ما زلت مظلوما» و قوله:‏ «و إنه ليعلم أن محلي منها محل القطب من الرحى‏» و قوله:‏ «أرى تراثي نهبا» و «قوله‏ أصغيا بإنائنا و حملا الناس على رقابنا» و قوله:‏«إن لنا حقا إن نعطه نأخذه و إن نمنعه نركب أعجاز الإبل و إن طال السرى‏» و قوله:‏ «ما زلت مستأثرا علي مدفوعا عما أستحقه و أستوجبه‏» 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏9، ص: 306 و 307 البلاغه238 〰〰〰〰〰〰〰 📚 (ادای‌حقِ‌کلام)👇 ╔🌴═══════╗ 🔺 @nahjoolbalageh ╚════🌴═══╝