بسم الله
🔵راز استناد امیرالمؤمنین به شعر امرؤالقیس در خطبه 162
1️⃣پدرامرؤ القیس در یک جنگ توسط دشمنان کشته شد. خودش از معرکه گریخت. در حال گریز، شترانش را هم غارت کردند و بردند. به رئیس یک قبیله پناه برد. او به امرؤالقیس گفت اسب و راحلهات را بده تا غارتگران شترهایت را تعقیب بکنم و شترانت را پس بگیرم. شیخ رفت ولی بدون اسب برگشت! چون دشمن اسب امرؤالقیس را نیز با ترفندی از شیخ دزدید! یعنی امرؤالقیس هم پدرش را از دست داده بود، هم شترانش غارت شده بود و هم حالا دیگر پیاده بود یعنی اسبش هم از دست رفته بود. در چنین حالتی امرؤالقیس قصیدهای سرود و خطاب به شیخ گفت:
«وَ دَعْ عَنْكَ نَهْباً صِيحَ فِي حَجَرَاتِه... : رها کن غارت آن شتران را که شهرتش در همه جا پیچید»
2️⃣امیرالمؤمنین نیز #خطبه_162 را در پاسخ ابندودان اسدی که در گرماگرم صفین از او درباره سقیفه و غصب خلافت توسط خلفا سوال میکرد، ایراد فرمودند. مشکل سؤال ابندودان این بود که سپاه امیرالؤمنین پر از فرماندهان و جوخههایی بود که شیخین را قبول داشتند! و طرح چنین سؤالی در این موقعیت میتوانست انسجام سپاه را به هم بزند!
حضرت پس از بیان این نکته که اینجا جای طرح این سؤال نیست به این شعر امرؤالقیس تمسک کردند و بعد فرمودند: آن سخنان را رها کن که مشکل امروز ما معاویه است (هَلُمَّ الْخَطْبَ فِي ابْنِ أَبِي سُفْيَان).
3️⃣به نظر میرسد امام با استناد به شعر امرؤالقیس میخواستند اشاره کنند که من با خلفا پدرکشی دارم (شهادت حضرت صدیقه)، شترانم را نیز غارت کردهاند (غصب فدک و خلافت) اما امروز مشکلم معاویه است که میخواهد مرا از کرسی خلافت پیاده کند. مسأله امروز را دریاب و سخن از اموری که امروز در اولویت نیست نگو.
#تقریب
#با_معارف_نهج البلاغه 233
〰〰〰〰〰〰〰〰
🌴 #نهج_البلاغه(ادایحقِکلام)
╔🌴══════╗
@nahjoolbalageh
╚════🌴══╝