بسم الله الرحمن الرحیم ✍ نخبگان بر علیه نخبگان 🔰 در اینکه عدالت اقتضا میکند که برای نخبگان در هر مجموعه ای امکانات ویژه ای فراهم شود شکی نیست. قسمت سخت مساله، پیدا کردن نخبگان است که اگر در اینجا اشتباهی رخ دهد همان عدالت تبدیل میشود به بی عدالتی. 🔰 امروز مهمترین معیار برای معرفی افراد به عنوان نخبه علمی، معیار نمره است در حالی که چنین معیاری هر چند در برخی مراکز میتواند معیار باشد اما در فضای حوزوی که معیارهای مهمتری –حتی مهمتر از نمره- وجود دارد صرف نمره نمیتواند واقع نمایی داشته باشد. فرض کنید باقر طلبه ای است که درسها را ارتقایی میخواند و با استفاده از جزوه های تلخیص و تست نمرات خوبی هم میگیرد، در عین حال اخلاق طلبگی ندارد و ظاهرش هم چندان مناسب نیست اما دوست او کاظم، اهل ارتقایی درس خواندن نیست ، نمراتش بیست نیست کمتر از 16 – 17 هم نیست. اهل مباحثه است و بطور مرتب در درس اخلاق شرکت میکند،و اهل نماز اول وقت، و دارای ظاهر طلبگی است. حال در فضای حوزه کدامیک نخبه هستند؟ به کدامیک امید است که تا اخر در نظام طلبگی باقی بماند؟ معیار های نخبگی در فضای حوزوی که علاوه بر نمره و رشد علمی معیار های دیگری مثل اخلاقی، تقوا، استقامت، نیات خیر و ... است باید در انتخاب نخبگان دخالت تام و تمامی داشته باشد. 🔰 چنانکه در برخی روایات نخبه جامعه شیعی که شایستگی امامت جامعه در دوران غیبت دارد فقیهی است که: صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ. (فقیه با شاخص علمیت و سایر موارد مربوط به اخلاق و تقواست). در یک کلام وقتی قوانین تشخیص نخبه در فضای حوزه به شکل صحیح تعیین نشود، این امکان وجود دارد که غیر نخبه ها به عنوان نخبه معرفی شوند و نخبه ها، غیر نخبه و اینجاست که باید گفت قانون نخبگان بر علیه نخبگان میشود. @neveshte