📚 پروانه در چراغانی: ✍️ 🌀 🔖 🍃 بعضی خوب بودن را، تواضع را، ساده زیستی را، مهربانی را، شجاعت را... فقط شعار می دهند 🍃و بعضی با تمام وجود آنهارا زندگی می کنند. 🍃 اگر دوست داری لحظاتی با چنین افرادی زندگی کنی این کتاب را بخوان ✂️برشی از کتاب: به او بگو من فرمانده ی تیپمم. بگو اصلا مهم نیست باور کنی یا نه، مهم این است که خرمشهر آنجاست. دست شماست و ما آمده ایم آن را پس بگیریم و می گیریم.💪 شهرهای ما را محاصره کرده اید. امید شما به گردان تانکتان است که می خواهد از شلمچه نفوذ کند و حلقه ی محاصره را بشکند. اما نمی تواند میدانم. می فهمی چه خطری دوستانت را تهدید می کند⁉️ با خط آتش راه هلیکوپتر ها🛫 را می بندیم. چقدر مقاومت می کنید؟ 🗓یک هفته؟ یک ماه ؟ یک سال؟ تا نفر آخرکشته می شوند یا از گرسنگی می میرند! اسیر عراقی چشمهایش را به زمین دوخته بود اما حسین گفت: فقط تو می توانی به آنها کمک کنی! آزادت می کنم که بروی. به آنها بگو ما مردم بدی نیستیم اما از خاکمان نمی گذریم . برو به آنها بگو تسلیم شوند و به هر حال ، این خیلی بهتر از مردن است ، همین ! الله اکبر ، دخیل الخمینی 🖐 حسین با لبخندی دوربین📸 را به من داد. نگاه کردم . تا چشم👀 کار می کرد ستونی از سربازان عراقی🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️ بود که زیر پیراهن های سفیدشان را به علامت تسلیم بالا سر تکان می دادند و پیشاپیش همه آن اسیر اخموی لجباز بود. آتش سبک شد و مقاومت دشمن در هم شکست.✌️ ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗ 🌹 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾