📚برادر من تویی: 📗کتاب ✍️نویسنده: 🌀انتشارات کتابستان معرفت 🤩 . بریده کتاب: 👈علی(ع) با دست اشاره کرد که چابک سوار نزدیکش شود. 🏇چابک سوار در نزدیکی مولا علی(ع) از اسب پایین آمد. سرش را پایین انداخت و در برابر ایشان ایستاد. 💪بازوی راستش زخمی شده بود. همه در تاب و انتظار بودند که بدانند این دلاور کیست که ابوشعشاء مدعی و هفت پسرش را به هلاکت رسانده است. 🗣مولا علی(ع) دستار از صورت چابک سوار کنار زد. محمد حنفیه با شگفتی گفت:عباس! عباس که هنوز چهارده ساله نشده بود به امیرالمومنین گفت: 🍃 از خدا حیا کردم که شما و برادرانم را تنها بگذارم. فکر کردم اگر اجازه نبرد ندهید، لااقل می توانم برایتان سقایی کنم و آب بیاورم تا تشنه نمانید. پ.ن: شاید به جرئت بتونم بگم، زیباترین رمان در مورد حضرت عباس علیه السلام خوندن این کتاب رو به همه توصیه میکنم😉 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ____📬🌸__📖__🌸📬____ ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/336369 ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯