eitaa logo
نمکتاب
16.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
801 ویدیو
188 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کودکستان آقا مرسل (گردان قاطرچی ها جلد۲) : پردازش زیاد بدی ها و اثرات تربیتی آن #(گردان_قاطرچی‌ها_جلد۲)❗❗ حال و هوای خودش را دارد. چهار چوبی که فراختر و گشادتر از همه ی چهار چوبهاست. راحت تر میتوانی حرف‌هایی بزنی که همیشه نمی‌شود زد، حتی ادبیاتت هم میتواند کمی از حالت احترام خارج شود. نه اینکه بی‌ادبانه شود ولی به هرحال راحت‌تر می‌شود. داود امیریان طنزنویس دفاع مقدس است. نوجوانها کتاب‌هایش را دوست دارند. یک فصل شیرین برای آشتی دادن نسل نوجوان با جنگ مظلوم ما شده است و این خیلی خوب است، و اینکه نشان می‌دهد مؤمن با نشاط و سرزنده است هم خیلی خوب است،  فقط کاش کمی دقت می‌کرد.  در جلد دوم گردان قاطرچی‌ها نکات منفی دارد که اثر مثبت قطعا نمی‌گذارد. هر چند تلاش کرده که روند تربیتی به کارش بدهد و شخصیت های شر و شیطان را در طول زمانِ بودنشان در جبهه و کنار مربی‌ها تغییر بدهد، اما باز هم پردازش زیاد بدیها، ضربه‌‌ی خودش را می‌زند. ادامه نقد کتاب👇👇👇💥💥💥
📚 ایرج خسته است: :سوره_مهر 📚معرفی کتاب: ایرج، بچه محلمان است. و تنها پسر خانواده‌شان. از خودش هفت خواهر بزرگ تر دارد که شوهر کرده اند.خودش ته تغاری و لوس.  توی محل همیشه خدا دعوا و مرافع راه می انداخت. ...   ✏برشی از کتاب: یاشار یهو خیز برداشت و خودش را پرت کرد روی سعید. تا احمد به خودش بجنبد خودم را پرت کرده بودم رویش، زمین که افتادیم شروع به تقلا کردیم، خیلی قوی تر از من بود. یقه ام را گرفت. پایش را انداخت زیر شکمم و از بالای سرش پرتم کرد. به پشت افتادم روی زمین صدای شلیک گلوله ای بلند شد و به دنبالش ناله یاشار که گفت: " سوختم ... سوختم." تاآمدم بلند شوم احمد آمد طرفم و با لگد کوبید به صورتم.دنیای جلوی چشمانم تیره و تار شد... با لگد دوم، بینی ام صدایی کرد و دیگر نتوانستم جایی را ببینم، سرم گیج می رفت... چند لحظه صدایی نیامد و بعد صدای شلیک گلوله ای بیرون از اتاقک سبز شد و به دنبال آن کسی فریاد زد : " بی پدر و مادرها، کثافت ها می کشمتان..." ص 15 ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚جستجوگران شمشیر عدالت: نویسنده: انتشارات  معرفی:📃 تا حالا اسم رستمو شنیدی؟😉 قهرمان ایرانی که دائما با ظلم و ستم مبارزه می کرد؟ قراره یه سفر هیجان انگیز تجربه کنیم.😎 سفری به همراه دو رستم کوچک به اعماق ظلم و ستم و تاریکی… میخوایم به کمک جی جی, آفریدو و آیریک طلسم‌ سرزمین‌ها رو بشکنیم و با موجوداتی که فکرشو نمی‌کنیم همراه بشیم😓 مبارزه با اهریمن و نیروهای ماورائی در داستان (جستجوگران شمشیر عدالت)…😵 خلاصه:📝 داستان، روایتگر ظلمی است که از مرگ ملکه آغاز می شود. شاهزاده که تاب از دست دادن همسرش را ندارد، با عالم و آدم دشمن می شود. آرزویش دستیابی به انگشتر جادویی 💍و شمشیر 🔪عدالت است که بتواند بر همه چیز، حتی مرگ مسلط شود. اهریمن، آرزویش را برآورده می کند و در عوض اورا تبدیل به اژدهایی😈 مخوف می کند که برای زنده ماندن باید هرماه دختری چهارده ساله قربانی کند.😨 این میان، تنها راه شکست او دست یافتن نسلش به شمشِیر عدالت است. آیریک و آفریدو، نوه هایش، برای نجات خواهرشان🙇 شجاعانه دست به این جستجو می زنند. جستجوی شمشیر عدالت…. بریده کتاب📙: آفریدو گفت: این مجسمه ها خیلی طبیعی به نظر می آیند. اگر این ها ناگهان زبان بازکنند و حرکت کنند،من خیلی تعجب نمی کنم.😑 هربار که این مجسمه هارا میبینم دلم بدجوری می گیرد. آریاند گفت: بله فرزندانم این مجسمه ها خیلی طبیعی هستند. آخر این ها هم زمانی مثل من و شماها از زندگی شان لذت می بردند!😓 ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
نمکتاب
📣طرح تخفیف🤩 تعطیلات اجباری و عیدانه 📣 تخفیف کتب نمکتاب(#کتاب_های_موجود) و تحویل درب منزل🏡: مومن هم
📚جستجوگران شمشیر عدالت: 📘 🤩 . 🌀 معرفی:📃 تا حالا اسم رستمو شنیدی؟😉 قهرمان ایرانی که دائما با ظلم و ستم مبارزه می کرد؟ قراره یه سفر هیجان انگیز تجربه کنیم.😎 سفری به همراه دو رستم کوچک به اعماق ظلم و ستم و تاریکی… میخوایم به کمک جی جی, آفریدو و آیریک طلسم‌ سرزمین‌ها رو بشکنیم و با موجوداتی که فکرشو نمی‌کنیم همراه بشیم😓 مبارزه با اهریمن و نیروهای ماورائی در داستان (جستجوگران شمشیر عدالت)…😵 خلاصه:📝 داستان، روایتگر ظلمی است که از مرگ ملکه آغاز می شود. شاهزاده که تاب از دست دادن همسرش را ندارد، با عالم و آدم دشمن می شود. آرزویش دستیابی به انگشتر جادویی 💍و شمشیر 🔪عدالت است که بتواند بر همه چیز، حتی مرگ مسلط شود. اهریمن، آرزویش را برآورده می کند و در عوض اورا تبدیل به اژدهایی😈 مخوف می کند که برای زنده ماندن باید هرماه دختری چهارده ساله قربانی کند.😨 این میان، تنها راه شکست او دست یافتن نسلش به شمشِیر عدالت است. آیریک و آفریدو، نوه هایش، برای نجات خواهرشان🙇 شجاعانه دست به این جستجو می زنند. جستجوی شمشیر عدالت…. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب ╭┅──────┅╮ @namaktab_ir 🤩 ╰┅──────┅╯
نمکتاب
🎬 #کلیپ_معرفی_کتاب 📚 #پایگاه_سری 🤪من آن شمرم که شمشیرم بلند است 🤥من آن صدامم که اسکادم بلند است 👊..
📚 کتاب: ✍️نویسنده: 📖انتشارات: 🔖 🌀معرفی پایگاه سری : قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند…روایتی از جنگ کردستان 📝 خلاصه: این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است. قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند. جعفر وناصر دو رفیق و همراه، در 👦🏻👦🏽یک عملیات به نوجوانی برخورد می کنند که راهنمای آنها در پیدا کردن پایگاه سری موشکی🚀 می شود. اما داستان دوم روایت نوجوانی👦 است که فرار می کند🏃🏃 و اتفاقی سوار بر قطاری🚞 می شود، که به سمت جبهه در حرکت است. ☘️ برگی از کتاب: مهدی به وسط محوطه رسید. با نگرانی، به چپ و راست چشم گرداند. هیچ صدایی جز وزش باد🌫 نمی امد. آهسته و خفیف گفت : کرامت! کرامت! هی. بچه ها کجایید؟ قطره ای💦 بر پیشانیش😓 چکید. فکر کرد که برف🌨 است با دست پاکش کرد. اما وقتی به دستش✋ نگاه کرد، از وحشت 😨😰یخ زد... ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب بشتابید🏃🏃🏃 قیمت با تخفیف ویژه از طریق👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗ 🇮🇷 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾"
نمکتاب
📚 پویش کتابخوانی خانوادگی به وقت تعطیلات ویژه محرم🏴 💎 همراه با جوایز ارزنده همراهان گرامی “نمکتاب”
📚برادر من تویی: 📗کتاب ✍️نویسنده: 🌀انتشارات کتابستان معرفت 🤩 . بریده کتاب: 👈علی(ع) با دست اشاره کرد که چابک سوار نزدیکش شود. 🏇چابک سوار در نزدیکی مولا علی(ع) از اسب پایین آمد. سرش را پایین انداخت و در برابر ایشان ایستاد. 💪بازوی راستش زخمی شده بود. همه در تاب و انتظار بودند که بدانند این دلاور کیست که ابوشعشاء مدعی و هفت پسرش را به هلاکت رسانده است. 🗣مولا علی(ع) دستار از صورت چابک سوار کنار زد. محمد حنفیه با شگفتی گفت:عباس! عباس که هنوز چهارده ساله نشده بود به امیرالمومنین گفت: 🍃 از خدا حیا کردم که شما و برادرانم را تنها بگذارم. فکر کردم اگر اجازه نبرد ندهید، لااقل می توانم برایتان سقایی کنم و آب بیاورم تا تشنه نمانید. پ.ن: شاید به جرئت بتونم بگم، زیباترین رمان در مورد حضرت عباس علیه السلام خوندن این کتاب رو به همه توصیه میکنم😉 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ____📬🌸__📖__🌸📬____ ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/336369 ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
📚کتاب رفاقت به سبک تانک 🤝👥 ✍ نویسنده: 🌀 انتشارات  🤩 🍉 یک قاچ کتاب: چشم باز کرد 👀و خودش را روي تخت بيمارستان🏨 ديد. همه چيز سفيد و تميز بود. بدنش کرخت بود و چشمانش خوب نمي ديد. فکري شد که شهيد شده و حالا در بهشت 🏞است. پرستاري که به اتاق آمده بود متوجه او شد. آمد بالا سرش. سرنگ در دستش بود. مجروح با ديدن پرستار اول چشم تنگ کرد بعد با صداي خفه گفت تو حوري هستي؟🤩 پرستار که خيلي خوش به حالش شده بود که خيلي زيباست و هم احتمال مي داد که طرف موجي است و به حال خودش نيست ريز خنده اي کرد و گفت بله من حوري ام.😇 مجروح با تعجب گفت پس چرا اينقدر زشتي؟ 😅 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ____📬🖤__📖__🖤📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ سفارش از طریق آیدی:👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🤩@namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾