💟 💟 🕯 بچه ها را برای بلند می کرد. می خواند 🍃 ای لاله ی خوابیده چو نرگس نگران خیز 🍃 از خواب گران خواب گران خواب گران خیز 🕯 می گفت: اگه آیه ی آخر سوره کهف رو بخونین، هر ساعتی که بخواین بیدار می شین. آمد بالای سرم، گفت: مگه آیه رو نخوندی؟ گفتم: چرا؟ گفت: پس چرا دیر بلند شدی؟ 🕯 درست موقع بود. گفتم: نیت کرده بودم سر اذان بیدار بشم که شدم. خندید. گفت: مرد مؤمن، این رو گفتم برای بلند شین. 📚 یادگاران، جلد 12، ص 48. ↙️بپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @namazmt ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯