مسلمانان تقریبا در اکثر شهرهای ایران بواسطه حکم جزیه پیمان صلح بستند و شهرهای زیادی بدون جنگ فتح شد و جان و مال ساکنان آن شهرها در امان بود، مگر برخی شهرها که یا پیمان شکنی کردند و علیه مسلمانان شمشیر کشیدند یا اینکه شرایط اختیاری و صلح آمیز جزیه دادن و یا مسلمان شدن را نپذیرفتند و طالب جنگ با مسلمین شدند که کافر حربی محسوب می شدند، لذا کسب غنائم و کنیز و برده گرفتن از آنها هیچ ایرادی نداشت، خب اگر دوست داشتند کنیز و برده نشوند شرایط صلح طلبانه مسلمانان را می پذیرفتند، زیرا مسلمانان قبل از فتح هر شهری سه پیشنهاد می دادند. اول: مسلمانان شوید و از حقوق یکسان با سایر مسلمین برخوردار شوید. دوم: جزیه دهید و به دین خود باشید و در پناه خلافت اسلامی در امن و امان باشید و حتی در جنگها هم از شما استفاده نخواهد شد(که البته این جزیه از مالیاتی که ایرانیان به ساسانیان می دادند سبک تر بود، کارنامه اسلام، زرینکوب، ص2). سوم: اگر طالب جنگ باشید با شما جهاد خواهیم کرد. یادمان نرود که از برکات ورود اسلام به ایران ایجاد تمدن شکوهمند اسلامی با خیل عظیمی از دانشمندان و نوابغ معروف در ایران بود. ⚠️اما انگشت اتهام بسوی خود باستانگرایان اسلام ستیز است. زیرا محبوب ترین پادشاهشان یعنی کوروش یکی از غارتگران بزرگ تاریخ بود. در کتاب داریوش و ایرانیان چنین می خوانیم: «به نظر می رسد که کوروش در ماه مه سال 547 ق م، بدون دردسر از بابل به شهر سوهی درآمده باشد. این نام در رویدادنامه نبونید صورتی مخدوش دارد. سوهی منطقه ای بود در فرات میانی که مدتها موضوع نزاع آشور و بابل بود. کوروش بر شاه آنجا پیروز شد، گنجینه اش را از آن خود کرد(تاراج و غارت کرد) و نیروهای خود را بر آنجا گمارد و در خزانه تخت جمشید یک تکه لاجورد متعلق به عصا یا دبوس سلطنتی از سوهی بدست آمده که شاید متعلق به همان تاراج سوهی در سال 547 ق م توسط کوروش باشد»(1) همچنین در تاریخ هرودوت(=پدر تاریخ جهان) چنین می خوانیم: «کرزوس پس از اینکه شهرش بدست کوروش افتاد، غرق اندیشه خاموش بود. سپس با مشاهده تاراج و غارت پایتختش سارد، توسط ایرانیانٍ هخامنشی، به خود آمد و گفت: سرور من(ای کوروش) آیا می توانم آنچه در دل دارم بگویم یا باید خاموش بمانم? کوروش گفت: بی هراس سخن بگو. کرزوس پرسید: این انبوه سربازان تو با چنین حرارتی چه می کنند? کوروش پاسخ داد: دارند شهر و اموال تو را تاراج و غارت می کنند»(2) ❌ادامه در کامنت.....