💫💫بسم الله الرحمن الرحیم💫💫 قسمت سیزدهم: #داستان_آرمان_برسردوراهی تأثیر رای من؟⁉️ آرمان در مترو حسابی غرق در وقایع و بحث های قبلی بود و هر چه بیشتر فکر می کرد به تصمیم خود شک می کرد به صحبت های مادر ، خاله و شوهر خاله، استاد، راننده تاکسی، مرد در صف نانوایی، مسعود و حاج آقا. رای بدهم یا ندهم؟🤨 صدای قطار🚆 مترو رشته افکارش را پاره کرد و او را به سمت در ورودی قطار کشاند. بعد از ورود به قطار، هنوز حسابی بر روی صندلی ننشسته بود که صدایی به گوشش👂 خورد که می گفت: + دوستان چند دقیقه ای به حرفای من توجه کنید اگر شما در انتخابات شرکت نکنید افرادی که به کشور ما سوء نظر دارند خوشحال😁 می شود و بیشتر برای نابودی ما نقشه می کشن ولی اگر در انتخابات شرکت کنید افراد مثل سردار دلها حاج قاسم سلیمانی... که در این موقع یکی از مسافران با صدای بلند😮 و با عصبانیت😡 گفت: _ حواست باشه حاج قاسم رو وارد بحث های کثیف خودتون نکنید اون با همه شما فرق می کرد.😡 در ابتدا مسافر قبلی سعی کرد خود را کنترل کند و گفت: + بله حاج قاسم با همه فرق می کرد ولی ایشان هم اگر بودند در انتخابات شرکت می کرد.✅ فرد دیگر با داد و فریاد😡 گفت: _ در انتخابات شرکت کنیم تا شما راحت کشور را به گند بکشانید و بعد هم بگوید مقصر امریکاست!❗️ در اینجا مسافر اولی عصبانی😡 شد و گفت: + ما گند زدیم به کشور یا شما و امثال شما که با انتخاب نادرست در سال ۹۲ و ۹۶ افرادی رو سرکار آوردید و به جای متکی به نیروی خودی، کشور را ۸ سال معطل برجام کرد. که جز خرابی چیزی نداشت.😱 _ برو بابا ما که رای نمی دیم❌ چون اثری نداره تازه حالا چرا شما اینقدر جوش می زنید. مگر شما در همین اعتراضات خیابانی نمی گفتید که شما عددی نیستید. حالا چی شده برای رای ما مهم شدیم؟ + اولا اغتشاشات❌ نه اعتراضات!✅ ثانیا در اون جا افراد اغتشاشگر می خواستند مملکت را بهم بریزن ولی در انتخابات بحث از آبادانی کشور است. _ بله مشخصه! نه قبلش کشور گل🌺 و بلبل🦜 بود، تازه دولت قبل تر که با شما بود چرا کشور را به گند کشاند. + بیچاره! اگر دولت او نبود که الان خیلی از مردم خونه🏠 نداشتن تازه همین چند نفری هم که خونه دار شدن از صدقه سری دولت قبل از تدبیر و امید. _ شما فقط یه عده ماله کش نظامید و هر جا نظام گند بزنه شما ماله کشی می کنید! + اگر جمهوری اسلامی🇮🇷 نبود که شما حالا جیر خوار آمریکا🇺🇸 بودید و حتی سگ آمریکایی🐶🇺🇸 ارزشش بیشتر از شما بود. با اینکه آرمان از بحث های انتخاباتی استقبال می کرد ولی اصلا از این طور برخورد خوشش نیامد😔 و حسابی کلافه شده بود😤 خدا خدا می کرد به مقصد برسد. در این موقع یکی از مسافران که میانسال بود و آدم پخته ای به نظر می رسید با صدای بلند گفت لطفا بحث نکنید و برای خاتمه بحث صلوات. تعدادی از مسافران صلوات فرستاند اللهم صل علی محمد و آل محمد عجل الفرجهم و تا حدودی جو آرام شد همان فرد ادامه داد. + دوستان عزیز من نه می گویم در انتخابات شرکت کنید✅ نه می گوییم شرکت نکید❌ هر کس اختیار خود را دارد ولی بدانید چه رای بدهید✅ چه رای ندهید❌ شما یک انتخاب انجام داده اید مثلا فردی که می خواهد رای بدهد رای دادن را انتخاب کرده و کسی هم که نمی خواهد رای بدهد باز هم انتخاب داشته و آن رای ندادن بوده. هر کدام از اینها سهمی در سرنوشت مردم و کشور دارد. آرمان یاد گفتگوی در صف نانوایی افتاد و مثال آن فرد سرمایه گذار و اعتراض دو فرزندش. چقدر دلش می خواست آن مثال را برای مسافران بگوید ولی هم آمادگی لازم را نداشت و هم به مقصد رسیده بود و باید پیاده می شد. ادامه دارد ... قسمت های قبل #داستان_آرمان_برسردوراهی 📎 قسمت اول 📎 قسمت دوم 📎 قسمت سوم 📎 قسمت چهارم 📎 قسمت پنجم 📎 قسمت ششم 📎 قسمت هفتم 📎 قسمت هشتم 📎 قسمت نهم 📎 قسمت دهم 📎 قسمت یازدهم 📎 قسمت دوازدهم انتشار با شما 🌹 شناسه کاربری کانال گفتگو محور ✨ناقدک✨ 🆔 https://eitaa.com/naqedak_ir