✍️#حکایت
🌹🌹سر چشمه طینت انسان
🔸عبدالله بن کیسان می گوید:
به محضر
امام صادق علیه السلام رفتم و گفتم، قربانت گردم: من غلام شما عبدالله بن کیسان هستم.
🔹امام: نژادت را می شناسم ولی خودت را نمی شناسم.
🔸عبدالله: من در بلاد جبل (باختران) چشم به دنیا گشودم و در سرزمین فارس (شیراز) بزرگ شده ام و به خاطر تجارت و داد و ستد، با مردم تماس دارم، (اینک سؤالی دارم که می خواهم از شما بپرسم) گاهی با مردی معاشرت می کنم و از او رفتار نیک و
اخلاق خوب و امانت داری می بینم،🙏 ولی وقتی که در مورد مذهب او تحقیق می کنم، می بینم
در صف دشمنان شماست🤔 و به عکس گاهی با مرد دیگری معاشرت می نمایم، می بینم
بد رفتار و بد اخلاق است 😡و امانت داری او کم است، وقتی که درباره مذهبش جستجو می کنم، معلوم می شود
که شیعه است و امامت شما را پذیرفته است😳، چگونگی این وضع متفاوت را برایم بیان کنید.
🔹امام: ای ابن کیسان! مگر نمی دانی که
خداوند گِلی از بهشت و گِلی از دوزخ گرفت و آنها را با هم آمیخت و سپس آنها را از هم جدا کرد (
مؤمنان را از گل بهشتی و کافران را از گل دوزخی، پدید آورد)، بنابراین آنچه از خوش رفتاری و امانت داری و خوش اخلاقی را که از دشمنان ما می بینی به خاطر تماسی است که طینت آنها (قبل از جدا شدن گل آنها از همدیگر) با طینت مؤمنان داشتند، ولی دشمنان ما سر انجام به اصل (گل دوزخ) خود بر می گردند (و اهل دوزخ می شوند).
🔸و آنچه از بی امانتی و بد اخلاقی ما در دوستان ما می بینی به خاطر آن تماسی است که گل آنها با گل دوزخیان داشته است، سر انجام دوستان ما به اصل خلقت خود (گل بهشتی) باز می گردند و اهل بهشت خواهند شد. 🌺🌺
📚اصول کافی
ما را دنبال کنید در 👈👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1948975268C5a01eb164a