* 🔻بيخود ما گمان مي‌كنيم كه اگر در زمان اهل بيت بوديم يا در كربلا بوديم جزء آن هفتاد و دو نفر بوديم. 🔸معلوم نيست؛ كار سخت بوده است. انسان عافيت ‌طلب است. يك نفر از لشكر ابن‌سعد براي گرفتن پاداش به شام رفت تا به يزيد گزارش پایان یافتن جنگ را بدهد و جایزه بگیرد. اما تا گزارش داد یزید گفت كه:« چرا آن ها را كشتيد؟ من از شما بدون اين كشتن هم راضي مي‌شدم. چطور شد؟» 🔹علت این که یزید این طور برخورد کرد این بود که شخصيت پيچيده‌ي عجيبي داشته و دو رویی می کرده است؛ علاوه بر اینکه حضرت سيدالشهداء‌ عليه السّلام به دشمنانشان نفرين کرده بود که حتی به اهداف مادی که در این جنگ دارید نخواهید رسید و این نفرین گرفت تا جایی كه حتي يزيد هم از ایشان تقدير نكرد و سر بزنگاه‌ ها يزيد هم به اين ها خشم می ‌گرفت. 🔸آن شخص در جواب یزید گفت: «ما مواجه بوديم با گروهي كه توصیه به بیعت می کردیم بیعت نمی کردند؛ امان مي ‌داديم نمي ‌خواستند؛ پيشنهاد مالی مي ‌كرديم قبول نمي‌كردند. اين ها از مرگ هم نمی هراسيدند. ما هيچ راهی نداشتيم جز اينكه با اين ها بجنگیم.» 🔹ببينيد اصحاب حضرت چقدر و چگونه وارد شده بودند که دشمن در موردشان این طور تحلیل می کند. ادامه دارد...