✳️ قرائن داخلی دالّ بر اراده معنای امامت از واژه «مولی» از نگاه علامه امینی (علیه الرحمة) 1. گفتار پیامبر اکرم (ص) در آغاز حدیث غدیر پیامبر اکرم (ص) در آغاز سخن خود فرمود: «آلست اولی بکم من انفسکم» این فقره از سوی بسیاری از بزرگان اهل سنت و شیعه نقل شده و جایی برای انکار آن وجود ندارد. از سویی دیگر، مفاد این بخش از گفتار رسول اکرم (ص) که دلالت بر اولویت در تصرف دارد، آشکار است و از آن جا که آن حضرت در پی آن و به عنوان نتیجه ای از آن فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، نتیجه می گیریم که مقصود از واژه «مولی» در این حدیث اولی در تصرف است. 2. گفتار رسول اکرم (ص) در ذیل حدیث همان گونه که حفاظ حدیث غدیر ذکر کرده اند، رسول اکرم (ص) پس از معرفی حضرت امیر (ع) به عنوان ولی مؤمنان فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله» علامه امینی معتقد است این دعا خود از سه جهت دلالت بر این مدعا دارد که مراد آن حضرت از مولا بودن حضرت امیر (ع) امامت و ولایت ایشان است: یکم: از آن جا که رسول اکرم (ص) حضرت امیر (ع) را به عنوان امام و ریاست عامه مسلمانان برگزید، می دانست که چنین جایگاهی به حمایت مردم و همگان نیاز دارد؛ به ویژه آن که به اذعان قرآن و به گواهی تاریخ، شماری از روی حسادت با حضرت امیر (ع) دشمنی داشتند. بنابر این منطقی بود که رسول اکرم برای آن حضرت این چنین دعا کند. دوم: چنین دعایی با عموم افرادی، عموم ازمانی و عموم احوالی و با توجه به حذف متعلق آن و دلالتی که وجوب یاری حضرت امیر (ع) دارد، دلالت بر عصمت امام دارد. از سویی دیگر، کسی که دارای صفت عصمت است شایسته مقام امامت است. سوم: از ظاهر دعا چنین بر می آید که مراد رسول اکرم (ع) بیان تکلیف مردم در اطاعت و موالات در برابر حضرت امیر است. در این صورت تنها با پذیرش معنای «اولویت در تصرف» سازگار است. زیرا مفهوم محبت و یاری رسانی عام و فراگیر بوده و نیازی به مکلف ساختن مردم به آن نیست. 3. ذکر ولایت در سیاق شهادت بر توحید و رسالت در برخی از نقل ها که در منابع معتبر آمده چنین آمده است: « يا أيها الناس بم تشهدون؟ قالوا: نشهد أن لا إله إلا الله ، قال: ثم مه؟ قالوا: وأن محمدا عبده ورسوله، قال: فمن وليكم؟ قالوا : الله ورسوله مولانا . ثم ضرب بيده إلى عضد علي فأقامه فقال : من يكن الله ورسوله مولاه فإن هذا مولاه.» علامه امینی می گوید که این عبارت در نقل جرير، حضرت أمير (ع)، زين بن أرقم، عامر بن ليلى، حذيفة بن أسيد آمده است. از سویی دیگر، وقوع ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت و ذکر مولویت مطلق الهی و رسول در پی آن، گواه آن است که از آن تنها باید معنای امامت اراده شده باشد: « فإن وقوع الولاية في سياق الشهادة بالتوحيد والرسالة وسردها عقيب المولوية المطلقة لله سبحانه ولرسوله من بعده لا يمكن إلا أن يراد بها معنى الإمامة الملازمة للأولوية على الناس منهم بأنفسهم.» 4. گفتار رسول اکرم (ص) در ادامه حدیث غدیر بر اساس برخی از نقل ها رسول اکرم (ص) در ادامه حدیر غدیر چنین فرمود: « الله أكبر على إكمال الدين ، وإتمام النعمة ، ورضى الرب برسالتي ، والولاية لعلي بن أبي طالب.» از سویی دیگر، اکمال دین، کامل کردن نعمت و رضایت الهی تنها با امامت و ولایت حضرت امیر (ع) سازگار است: « فأي معنى تراه يكمل به الدين ، ويتم النعمة ، ويرضي الرب في عداد الرسالة غير الإمامة التي بها تمام أمرها وكمال نشرها وتوطيد دعايمها ؟ إذن فالناهض بذلك العبء المقدس أولى الناس منهم بأنفسهم.» 5. اشاره رسول اکرم (ص) به پایان پذیرفتن حیات ایشان در عموم نقل های حدیث غدیر از زبان رسول اکرم (ص) عباراتی همچون«كأني دعيت فأجبت» یا « أنه يوشك أن أدعى فأجيب» یا « ألا وإني أوشك أن أفارقكم » یا «يوشك أن يأتي رسول ربي فأجيب» آمده که دلالت بر پایان پذیرفتن حیات رسول خدا دارد. در چنین حالتی آن چه که باید مورد تاکید قرار گیرد امامت و ولایت بر مؤمنان است و نه چیز دیگر. 6. بیان تهنیت به حضرت امیر (ع) به استناد برخی از روایات غدیر، رسول اکرم (ص) پس از معرفی حضرت امیر فومود که به من تهنیت بگویید که مقام رسالت را به من و مقام امامت به اهل بیت من داده شده است. چنان که ابوبکر و عمر نیز نزد آن حضرت آمدند و به ایشان به خاطر نیل به مقام مولویت مؤمنان تبریک و تهنیت گفتند. چنین برخوردی بدون اراده معنای امامت و خلافت از واژه «مولی» معنا ندارد. 7. تاکید بر ابلاغ ولایت حضرت امیر (ع) به غائبان 👇👇👇