مباركتر شب و خرمترین روز به استقبالم آمد بخت پیروز دهلزن گو دو نوبت زن بشارت كه دوشم قدر بود امروز نوروز مهست این یا مَلك یا آدمیزاد پری یا آفتابِ عالم افروز ندانستی كه ضدان در كمینند نكو كردی علی رغم بدآموز مرا با دوست ای دشمن وصالست تو را گر دل نخواهد دیده بردوز شبان دانم كه از درد جدایی نیاسودم ز فریاد جهان سوز گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود نمی‌دانست سعدی قدر این روز .:سعدی:. @navaeeschool -------------------------