مدح و مرثیه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ندارد عشق در مدح کسی جز یار مفهومی فدایت ای‌که بر هفت آسمان عشق منظومی تویی کوه کرم چون حضرت شیر خدا آری، چرا که با شما دیگر، نماند عبد محرومی.. اگر زهراست خورشید جهان، تو ماه او هستی که اینگونه میان ظلمت شب‌ها تو معلومی تویی معصومه پرورده، تویی معصومه از این رو.. که هم دختر وَ هم خواهر وَ هم عمه به معصومی نباشد مدح تو کار کسی غیر از خدای تو که مداح تو اللّه و.. تو مدح حیّ قیومی تو اسرار خدایی چون اَب و اُم و اَخی‌هایت که در دنیای فانی فاش گویم، سرّ مکتومی فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو... تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی به طفلی در میان کوچه ها غم‌ دیده چشمانت که از طفلی به رنج و غصه‌ی سیلی تو محکومی پس از روز دوشنبه، روز عاشورا میان آمد سری بر نیزه ها بود و.. تویی کز ناله مغمومی بمیرد «ملتمس» وقتی، نوشته مقتل این غم را که بی عباس در کوفه، تو مظلومی تو مظلومی