eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ (دم بازاری حضرت ام کلثوم س) ‏(زمینه۱۵) ‏۱ ام کلثوم شد عازم دار بقا دومین دختر علی و خیر النسا روز روز عزاست ماتمش غم فزاست مهدی زهرا،یا حجه الله زین غم عظمی،آجرک الله ‏۲ دختر دختر حضرت خیر الوری رفته از این جهان با غم و رنج و بلا روز روز عزاست ماتمش غم فزاست مهدی زهرا،یا حجه الله زین غم عظمی،آجرک الله ‏۳ آن که شد خونجگر ز داغ جد و مادر دید داغ حسن بعد فراغ پدر روز روز عزاست ماتمش غم فزاست مهدی زهرا،یا حجه الله زین غم عظمی،آجرک الله ‏۴ او به دشت بلا حسین را کشته دید با غم و رنج ها عمرش به پایان رسید روز روز عزاست ماتمش غم فزاست مهدی زهرا،یا حجه الله زین غم عظمی،آجرک الله
۱ (ذکر حضرت ام کلثوم س) ای دخت شه مردان،محرومه ی مظلومه وی یاور مغمومان،محرومه ی مظلومه مشهور تو بر امِّ،کلثوم به دورانی دخت سرور نِسوان،محرومه ی مظلومه با خواهر خود زینب،در کرب و بلا بودی با ناله و با افغان،محرومه ی مظلومه دیدی تو برادرها،گشتند شهید از کین از جور جفاکاران،محرومه ی مظلومه تن های شهیدان را،دیدی تو به روی خاک همچون ورق قرآن،محرومه ی مظلومه تو جسم حسینت را،بی غسل و کفن دیدی بر خاک بلا غلتان،محرومه ی مظلومه در کوفه و شهر شام،بس طعنه و بس دشنام بشنیدی از آن دونان،محرومه ی مظلومه یا رب به حقِ زهرا،بخشای مقدم را گفتا به دل سوزان،محرومه ی مظلومه زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای
۱ (حضرت ام کلثوم س) ای ام کلثوم حزین،نور دل خیر النسا وی خواهر مظلومه ی،مولی امام مجتبی ماییم دلخون از غمت،سوزیم اندر ماتمت در سالروز رحلتت،ای دختر شیر خدا در کودکی گشتی یتیم،از داغ مادر دل دو نیم باشیم از داغت غمین،ای بانوی غم مبتلا داغ پیمبر دیده ای،هجران مادر دیده ای غم های حیدر دیده ای،بسیار دیدی ماجرا از نهضت سرخ حسین،خونین جگر گردیده ای قلب تو باشد پر شرر،از ابتلای کربلا آخر تو رفتی از جهان،با قلب سوزان چشم تر چشم محبانت بود،گریان به هر صبح و مسا ای کردگارا حرمت،ام المصائب خواهرش دست مقدم را بگیر،از دوستان بخشا خطا زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین
۱ (حضرت ام کلثوم س) بنت دوم فاطمه و علی مظلوم،بوده ام کلثوم شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم آن که دیده ماتم نبی و مادرش را،هجر پدرش را شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم داغ حسن و نهضت خونین حسین را،دیده آشکارا شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم الحال سفر کرده از این جهان فانی،سوی دار باقی شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم کز ماتم او شیعه دلش ز غم کباب است،اندر التهاب است شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم زمینه:کافی
۱ (حضرت ام کلثوم س) دخت حیدر که بود ام کلثوم از جهان رفته با حال مغموم دیده او اندر این دار دنیا رحلت جد خود مصطفی را ماتم محسن و داغ زهرا درد هجران بابای مظلوم بعد این چار داغ مکرر تیرباران شد از او برادر مجتبی اولین پور حیدر کاو به زهرا جفا گشته مسموم کربلا رفته با نور عینش نور چشمان زهرا حسینش کشته دیده شه عالمینش آن که سوم امام است و معصوم با اسارت سوی شام ویران بردنش از جفا قوم عدوان همره زینب و جمع طفلان ابتلاها بدید ام کلثوم زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر
۱ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم تا،رفت از این جهان پر ز خونابه شد،دیده ی شیعیان تسلیت تسلیت،یا امام زمان آن که بعد از نبی،دیده با چشم خود محسن اندر بر،مادرش داده جان تسلیت تسلیت،یا امام زمان دیده زهرا شهید،شد ز جور عدو فرق حیدر شکافت،از جفای خسان تسلیت تسلیت،یا امام زمان او بدیده حسن،جگرش را به تشت در فراق حسین،شد در آه و فغان تسلیت تسلیت،یا امام زمان از غم خواهرش،زینب دلغمین هر زمان یاد کرد،اشک او شد روان تسلیت تسلیت،یا امام زمان ای خدایا حق،ام کلثوم کن حاجت ما روا،بگذر از دوستان تسلیت تسلیت،یا امام زمان زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
(پاره دم حضرت ام کلثوم س) همچو زینب حضرت کلثوم باشد صابره چون که ایشان دختر ثانی بود بر فاطمه همسفر زینب به کربلا بود یار برادر در غم و بلا بود
۱ (حضرت ام کلثوم س) دخت حیدر ولی قادر قیوم منم خواهر و همسفر حسین مظلوم منم ام کلثوم منم که قرین محنم آن که در کودکی اش محنت مادر دیده پدر غمزده را بی کس و یاور دیده نیمه شب دفن تن مام مکدر دیده آن که از نعمت مادر شده محروم منم آن که از مرگ پدر جامه به تن چاک زده از غم بی پدری ناله بر افلاک زده بوسه بر دست و رخ آن گهر پاک زده آن که بوده به برش با دل مغموم منم بوده ام شاهد حزن و دل خونبار حسن دیده ام غربت و هم قلب شرربار حسن آن که دیده ز ید خصم ستمکار حسن تیرباران شدن آن تن مسموم منم چون که یاد آیدم از وقعه ی پر شیون و شین سفر کرب و بلا و شه لب تشنه حسین نور چشمان علی فخر رسول ثقلین آن که دیده است ورا کشته و مظلوم منم اکبر تازه جوان رفت به میدان جدال کشته شد تشنه لب از کینه ی اعدای ضلال قامت مادر او گشت کمان همچو هلال خونجگر از غم آن مادر مهموم منم من دختر پیغمبرم-زهرای اطهر مادرم قاسم آن کاو که ندیده است کسی شادی او کس ندیده است به عالم ز غم آزادی او آه کز ظلم شکسته قد شمشادی او بی قرار از ستم دشمن میشوم منم چون شنیدم که اباالفضل ز پا افتاده هر دو دست از بدنش قطع و جدا افتاده فرق منشق به روی خاک بلا افتاده دیده خونبار بر آن پیکر مصدوم منم آه از آن دم که حسین رفت سوی قوم فتن گفت ای قوم بود تشنه علی اصغر من تیر کین خورد به حلقش عوض آب و لبن بسی آشفته بر آن کودک معصوم منم من یادگار حیدرم-حسین بود برادرم من مرتضی را دخترم-ام المصائب خواهرم خواهرم زینب غمدیده و غمخوار حسین آن که بوده همه جا همسفر و یار حسین در مصایب همه جا دیده گهربار حسین خواهر و همره آن بانوی مخدوم منم او به مقتل تن صد چاک برادر دیده بر سر نیزه بسی رأس منور دیده مجلس شوم یزید و سر انور دیده آن که دیده ستم دشمن معدوم منم بار الها نظری کن به غلامان حسین شامل ما بنما رحمت و احسان حسین هم جوادی که بود عبد و ثناخوان حسین شکر لله یکی از امت مرحوم منم زمینه:راسته
۲ (حضرت ام کلثوم س) دختر شیر خدا یعنی امیرالمؤمنینم یار و همراه حسینم خواهر آن بی معینم ام کلثوم حزینم با غم و محنت قرینم آن که بوده همره آن کاروان در کربلایش آن که بوده مونسش چون زینب غم مبتلایش کاش می شد تا کنم در کربلا جان را فدایش چون که دیدم یکه و تنهاست در آن دشت کینم آن که دیده روز عاشورا به خیمه آه و افغان اهل بیت مصطفی را جمله با حال پریشان کودکان تشنه لب از تشنه کامی دیده گریان از غم اطفال رفته بر فلک آه و انینم من یادگار حیدرم-حسین بود برادرم گاه میدان رفتن عباس بودم در کنارش رفت سوی علقمه آب آورد با حال زارش در کنار خیمه بودی کودکان در انتظارش تا به خون غلتید در میدان کین آن بی قرینم عمه ی اکبر شبیه روی پیغمبر منم من شایق دیدار آن روی نکو منظر منم من آن که دیده غرق خون جسمش روی معبر منم من بی قرار از ظلم و جور آن گروه مشرکینم قاسم گل پیرهن آن نوجوان مجتبایم آن که بودی یادگار بوستان مجتبایم بهر یاری حسین بود ارمغان مجتبایم غرق خون شد پیکر آن نوجوان نازنینم من مرتضی را دخترم-ام المصائب خواهرم اصغر شیرین زبان را دیده ام در پیچ و تابش شاه دین بردش به میدان از برای شرب آبش حرمله زد تیر کین او را به روی دوش بابش با تبسم جان سپردی آن رضیع مه جبینم چون که دیدم روز عاشورا در آن صحرای سوزان آتش کین شعله ور شد بر حریم شاه عطشان در میان خیمه بودی سید سجاد نالان مضطرب محزون پریشان بهر زین العابدینم یک طرف در خیمه ها گشته فروزان شعله ی نار یک طرف از تشنه کامی کودکان با حال افگار رو به صحرای بلا کردند با چشم گهربار بر فلک شد از غم آن ها شرار آتشینم من دختر پیغمبرم-زهرای اطهر مادرم کی ز یادم می رود آن دیده ی خونبار زینب چون حسین آمد ز بهر آخرین دیدار زینب بر در خیمه سرا دید آن گل رخسار زینب گفت باشد جان خواهر این وداع آخرینم می نداند کس چه بگذشته است بر احوال خواهر چون که می داند نبیند بعد از این روی برادر بوسه زد زیر گلویش زینب محزون مضطر گفت می دانم دگر این صورت زیبا نبینم بار الها منتی بر جمع حضار حسینی کربلا قسمت نما باشیم زوار حسینی هم جوادی را که می باشد عزادار حسینی چون به درگاه حسین خدمتگزاری کمترینم زمینه:یا حسین جان ها فدایت
۳ (حضرت ام کلثوم س) فرزند حیدر،یا ام کلثوم یار برادر،یا ام کلثوم تو خواهر حسینی تو یاور حسینی از کودکی چون،زینب گرفتار بودی در اندوه،با خواهر زار غم های بی حد،می گشت تکرار بهرت میسر،یا ام کلثوم اول غمت ای،دخت امامت بد ارتحال،جد گرامت دیدی تو حزن،آن با کرامت اندر برابر،یا ام کلثوم جدت پیمبر،چون از جهان رفت گفتی ز عالم،روح روان رفت از جسم زهرا،تاب و توان رفت شد دل مکدر،یا ام کلثوم بعد از وفات،آن نور یکتا دشمن جفا کرد،در حق زهرا دیگر چه گویم،آن ماجرا را دیوار و آن در،یا ام کلثوم شد غصب حق از،آن عصمت الله شد سقط محسن،در پشت درگاه زان ظلم بی حد،زان درد جانکاه زد بر دل آذر،یا ام کلثوم زهرا پس از آن،با غم عجین شد با غصه همدم،آن بی قرین شد باب کرامت،خانه نشین شد از جور بی مر،یا ام کلثوم ای خواهر امامت-بانوی با کرامت دیگر چه گویم،زان قوم بی دین زان درد و آلام،آن بانوی دین رفتی ز دنیا،با عز و تمکین در جنب کوثر،یا ام کلثوم فرق علی را،آن خصم گمراه در بین محراب،بشکافت ناگاه در حال می گفت،الله الله فتاح خیبر،یا ام کلثوم دیگر چه گویم،ای دخت حیدر از مجتبی آن،سبط پیمبر زهر جفا برد،جانش ز پیکر آن سبط اکبر،یا ام کلثوم مظلومه ام کلثوم-محزونه ام کلثوم ای یادگار حیدر-ای یاور برادر یاد آمدم از،آن رنج هایت از ماجرای،کرب و بلایت شرحش نگنجد،در این حکایت ای دخت حیدر،یا ام کلثوم در کربلا با،چشمان گریان بر نیزه دیدی،رأس شهیدان اجساد صد چاک،بر خاک میدان افتاده بی سر،یا ام کلثوم ای ام کلثوم،ای دخت عصمت بر جمع حاضر،فرما تو رأفت هم از جوادی،بنما شفاعت فردای محشر،یا ام کلثوم زمینه:مقتل
۱ (حضرت اُمِّ‌کُلثوم س) راحت زِ دنیا، شد اُمِّ‌کُلثوم فارغ زِ غم‌ها، شد اُمِّ‌کُلثوم اُمِّ‌کُلثوم حزین شد با رنج و غم عجین شد رفت او زِ دنیا، با قلبِ پُر غم گردید راحت، از رنج و ماتم بگذاشت آخر، تا دیده بر هم مهمانِ زهرا، شد اُمِّ‌کُلثوم دید او به عُمرش، داغِ فراوان اوّل فِراقِ، خَتمِ رسولان دوّم زِ زهرا، آن فَخرِ نِسوان دلخون زِ بابا، شد اُمِّ‌کُلثوم چارم حسن آن، امامِ معصوم کز ظلمِ همسر، گردید مسموم در خون شنا دید، حسینِ مظلوم در شور و غوغا، شد اُمِّ‌کُلثوم در کربلا بود، همراهِ زینب دیدند جفا و شد روزشان شب با آلِ اطهار، در تاب و در تب محزون زِ اَعدا، شد اُمِّ‌کُلثوم اُمِّ کُلثوم غمین شد - اسیرِ مشرکین شد دید اوفتادند، در خون جوانان با تشنه‌کامی، دادند همه جان اَصحاب و اَنصار، با جمعِ یاران در صبر کوشا، شد اُمِّ‌کُلثوم کُشتند حسین و یارانِ او را آبی ندادند، طفلانِ او را اهلِ حریمِ، عطشانِ او را بی‌تاب گویا، شد اُمِّ‌کُلثوم آتش برافروخت، از کینه دشمن اَندر خیامِ، ولیِ ذوالمن در خیمه چون بود، بیمارْ یک تن بهرش تَسَلّی، شد اُمِّ‌کُلثوم یا رب به اُمِّ، کُلثومِ مظلوم ما را زِ لطفش، منمای محروم گفتا «مقدّم» ای حَیِّ قَیّوم عازم به عُقبیٰ، شد اُمِّ‌کُلثوم زمینه:مقتل
۱ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم رفته از دار این دنیا راحت شده از غصه و رنج و غم ها واویلا واویلا واویلا واویلا۲ عالم شده از غم او ماتمسرا هر جا شده از بهر او بزم عزا واویلا واویلا واویلا واویلا۲ همراه زینب دیده کرب و بلا را به دوش خود کشیده رنج و بلا را واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده پیکر اکبر اربا اربا کنار او آمده با گریه بابا واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده غرق خون بر دست حسین اصغر با تیر حرمله گشته پاره حنجر واویلا واویلا واویلا واویلا۲ غربتش را در کربلا کرده احساس هنگامی که جدا شد دستان عباس واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده دست سقا از بدن جدا شد جان اباالفضل در راه دین فدا شد واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ام کلثوم با دل شکسته شمر روی سینه ی برادر نشسته واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده حرمت حسینش را دریدند در موج خون رأس پاک او بریدند واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده او آتش دشمن بر خیمه ها زد سر پاک شهدا بر نیزه ها زد واویلا واویلا واویلا واویلا۲
۲ (حضرت ام کلثوم س) پاره ی قلب،حیدری کلثوم همه ی هست،مادری کلثوم تو گل گلزار آل مصطفایی همچو زینب نور چشم مرتضایی ام کلثوم۴ همره زینب،کربلا بودی بر غم و غربت،مبتلا بودی دیده ای کرب و بلای نور عینت بوده ای همراه زینب با حسینت ام کلثوم۴ گشته ای کلثوم،راحت از غم ها رفته ای سوی،حضرت زهرا رفتی و راحت شدی از رنج و غم ها خون از این داغ و مصیبت قلب زهرا ام کلثوم۴ دیده ای اکبر،اربا اربا شد خون ز داغ او،قلب بابا شد دیده ای در خون فتاده جسم اکبر گشته از جور و ستم صد پاره پیکر ام کلثوم۴ دیده ای غرق،خون شده اصغر شده ببریده،گلو و حنجر کربلا پر گشته بود از عطر و بویش حرمله با تیر کین زد بر گلویش ام کلثوم۴ غربت خود را،کرده ای احساس تا فتاد از زین،بر زمین عباس دیده ای که هر دو دست او جدا شد جان پاک او به راه دین فدا شد ام کلثوم۴ دیده ای در خون،نور عینت را دیده ای بی سر،تو حسینت را دیده ای جسم حسین صد پاره پیکر پیکرش در خون و او گردیده بی سر ام کلثوم۴
۳ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم برفت از دنیا دگر راحت شده از غم ها زین جهان رفته سوی زهرا واویلا واویلا واویلا۲ روان سوی عقبی گردیده هر کجا کربلا گردیده شور ماتم به پا گردیده واویلا واویلا واویلا۲ دخت حیدر ام کلثوم است بسان خواهرش مظلوم است همچو مادر ز حق محروم است واویلا واویلا واویلا۲ از غمش جمله دل ها خون است شیعه از داغ او محزون است مهدی فاطمه دلخون است واویلا واویلا واویلا۲ بدیده گل ام لیلا ز جور و کینه های اعدا شده پیکرش اربا اربا واویلا واویلا واویلا۲ بدیده تشنه لب اصغر را بدیده بریده حنجر را بدیده شورش محشر را واویلا واویلا واویلا۲ ام کلثوم گل خیر الناس غربتش را نموده احساس به وقت شهادت عباس واویلا واویلا واویلا۲ بدیده که گل ها را چیدند حرمت برادر دریدند سرش را از قفا ببریدند واویلا واویلا واویلا۲ به چشمش کربلا را دیده آتش خیمه ها را دیده سر بر نیزه ها را دیده واویلا واویلا واویلا۲
۴ (حضرت ام کلثوم س) دختر مولی تویی تو تالی زهرا تویی تو دختر فاطمه ام کلثوم نور چشم همه ام کلثوم آه و واویلتا وا مصیبت۲ تو گل باغ ولایی دختر خیر النسایی مجتبی را تو نور دو عینی همچو زینب تو اخت الحسینی آه و واویلتا وا مصیبت۲ همچو زینب نور عینی خواهر مولی حسینی همنشین شه کربلایی بهر داغ حسین در نوایی آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو کربلا را خواهر غم مبتلا را بوده ای کربلا دل پریشان دیده ای کربلا طفل عطشان آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو همچو زینب تشنگان و ذکر یا رب دیده ای کربلا پور لیلا پیکر پاک او اربا اربا آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تشنه رباب است بهر اصغر فکر آب است دیده ای طفل شش ماهه اصغر روی دست پدر گشته پرپر آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای ای روح حساس بر زمین افتاده عباس دیده ای دستش از تن جدا شد جان او در ره دین فدا شد آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو دلشکسته شمر روی سینه نشسته دیده ای حرمت او دریدند از قفا رأس پاکش بریدند آه و واویلتا وا مصیبت۲
۵ (حضرت ام کلثوم س) همه جا غرق ماتم،همه در غصه و غم شیعه از داغ کلثوم،ریزد اشک دمادم آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم دختر پاک زهرا،گشته راحت ز غم ها دخت حیدر برفته،از جهان سوی عقبی آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم دیده او کربلا را،رنج و درد و محن ها بر زمین دیده کلثوم،پیکر اربا اربا آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم روی دست برادر،دیده شش ماهه اصغر گشته قنداقه خونین،گشته ببریده حنجر آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم کربلا همچو زینب،غربتش گشته احساس لحظه ای که ز کینه،شد جدا دست عباس آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم دیده با خنجرش شمر،روی سینه نشسته زین همه ظلم و کینه،دل او را شکسته آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم دیده دشمن ز کینه،حرمتش را دریده سر پاک حسینش،از قفا شد بریده آن که بوده چون زینب مظلوم رفته از دنیا ام کلثوم
۶ (حضرت ام کلثوم س) دختر حیدر ام کلثوم پاک و مطهر ام کلثوم تو شمع جمع عالمینی بر فاطمه نور دو عینی دخت علی اخت الحسینی مولاتنا یا ام کلثوم۳ ای دختر حیدر خصایل کلثومی و زهرا شمایل گلی ز گلشن ولایی تو خواهر خون خدایی همسفر کرب و بلایی مولاتنا یا ام کلثوم۳ تو دیده ای کرب و بلا را کشیده ای رنج و بلا را العطش طفلان بدیدی طفل شه عطشان بدیدی تو مادر گریان بدیدی مولاتنا یا ام کلثوم۳ تو دیده ای علی اکبر غرقه به خون صد پاره پیکر تو دیده ای شد اربا اربا از داغ او شد خیمه غوغا اشک حسین ریزد چو دریا مولاتنا یا ام کلثوم۳ تو دیده ای شش ماهه اصغر با تیر کین شد پاره حنجر دیدی علی در پیچ و تاب است طفل حسین تشنه ی آب است گریان کودکش رباب است مولاتنا یا ام کلثوم۳ تو دیده ای ای روح احساس نقش زمین پیکر عباس دیدی که جان او فدا شد دستانش از پیکر جدا شد در خیمه ها بزم عزا شد مولاتنا یا ام کلثوم۳ تو دیده ای قلب شکسته شمر بر روی سینه نشسته دیدی که حرمتش دریدند همه سوی مقتل دویدند رأس مطهرش بریدند مولاتنا یا ام کلثوم۳ دیدی زدند آتش به خیمه رأس شهیدان روی نیزه دیدی که دشمن بی بهانه بر کودکان زد ظالمانه با کعب نی با تازیانه مولاتنا یا ام کلثوم۳
۷ (حضرت ام کلثوم س) تو دخت حیدری کلثوم،عزیز مادری کلثوم گلی از گلشن عصمت،به زینب خواهری کلثوم واویلا آه و واویلا۲ گل حیدر گل زهرا،تو هستی خواهر زینب سپهر دین یزدان را،تو بودی همچنان کوکب واویلا آه و واویلا۲ الا ای گلبن عترت،شدی راحت تو از غم ها صفابخش دل مولی،برفتی تو سوی زهرا واویلا آه و واویلا۲ صفای عالمینی تو،حسن را نور عینی تو تو در کرب و بلای خون،به همراه حسینی تو واویلا آه و واویلا۲ به همراه حسین بودی،تو دیدی کربلای خون تو همچون خواهرت زینب،شدی از درد و غم محزون واویلا آه و واویلا۲ تو دیدی روز عاشورا،که غرق خون شده اکبر میان جمع دشمن ها،که صد پاره شده پیکر واویلا آه و واویلا۲ روی دست حسین دیدی،گلی را غرق خون پرپر شده با تیر کین پاره،گلوی نازک اصغر واویلا آه و واویلا۲ الا ای روح با احساس،تو بودی دخت خیر الناس بدیدی با دل خونین،شده نقش زمین عباس واویلا آه و واویلا۲ بدیدی هر دو دست او،ز جور و کین جدا گردید تن و چشم و سر و دستش،به راه دین فدا گردید واویلا آه و واویلا۲ بدیدی از فرس افتاد،به روی خاک حسین تو میان موج خون بی سر،تن صد چاک حسین تو واویلا آه و واویلا۲
مدح و مرثیه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ندارد عشق در مدح کسی جز یار مفهومی فدایت ای‌که بر هفت آسمان عشق منظومی تویی کوه کرم چون حضرت شیر خدا آری، چرا که با شما دیگر، نماند عبد محرومی.. اگر زهراست خورشید جهان، تو ماه او هستی که اینگونه میان ظلمت شب‌ها تو معلومی تویی معصومه پرورده، تویی معصومه از این رو.. که هم دختر وَ هم خواهر وَ هم عمه به معصومی نباشد مدح تو کار کسی غیر از خدای تو که مداح تو اللّه و.. تو مدح حیّ قیومی تو اسرار خدایی چون اَب و اُم و اَخی‌هایت که در دنیای فانی فاش گویم، سرّ مکتومی فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو... تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی به طفلی در میان کوچه ها غم‌ دیده چشمانت که از طفلی به رنج و غصه‌ی سیلی تو محکومی پس از روز دوشنبه، روز عاشورا میان آمد سری بر نیزه ها بود و.. تویی کز ناله مغمومی بمیرد «ملتمس» وقتی، نوشته مقتل این غم را که بی عباس در کوفه، تو مظلومی تو مظلومی
سبک زمینه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها یا ام کلثوم بی بیِ مظلوم گشته دلِ هر شیعه از، داغِ تو مغموم بنت العلی و.. اُخت الحسینی بی بی تو واسه فاطمه، هم نور عینی از داغ تو چشم همه سینه زنا بارونیه مهدی عزا دارِ توئه همه جا روضه خونیه واویلتا واویلتا... قلبت حزین شد از داغ مادر دیدی رویِ خاک افتاده، یک یاس پرپر وای از دل تو که بوده مضطر دیدی تو خونه بسته شد، دستای حیدر دیدی شده خونه نشین بی زهرا بابا حیدرت دیدی شده نقش زمین روزی تو کوچه مادرت واویلتا واویلتا... ای کربلایی اوجِ بلایی دیدی رویِ نیزه سرِ، زخم و جدایی ای راوی غم ای فاتح شام رفتی با زینب وای من، در ملأ عام دیدی تنِ رو خاک رها دیدی سرِ رو نیزه ها کوفه و شام اوج بلاس دیدی سر و تشت طلا واویلتا واویلتا...
سبک شور حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ای بانو،ی بی نمونه نورِ علی رو نشونه ذکر تو، روی زبونه یا ام کلثوم یا ام کلثوم دریای، کرامتی بی بی حامیِ، ولایتی بی بی با خطبه، دشمن و لرزوندی تو اوجِ، شجاعتی بی بی تو کوفه غوغا شده با خطبه ی تو وُ زینبِ کبری تو زنی اما نمیشه حریفِ تیغِ گفتارِ تو دنیا.. مدد بنت الحیدر(۴) قدر تو، نشده معنا اُسوه ی، حیا و تقوا ای نورِ، دو چشمِ زهرا یا ام کلثوم یا ام کلثوم چون زینب، اَنیسِ اربابی شبهایِ، حسین رو مهتابی اشعارت، اوجِ کمالاته.. به شهرِ، فضایلم بابی چِقَد توفندَس خطابه ی تو چون ذوالفقار بُرندَس چِقَد کوبندَس با اشعارت دلِ یزید از غم آکندَس مدد بنت الحیدر (۴) آرزوم، فقط همینه چشمام بقیع و ببینه امضا کن، بیام مدینه یا ام کلثوم یا ام کلثوم ان شاالله، حرم بَنا میشه زهرا هم، حاجت روا میشه مُنتقم، میاد و با دستش صحنت عین کربلا میشه دعا کن بی بی مدینه ی مارو هم امضا کن بی بی عطا کن بی بی نصیبه گداهات کربلا کن بی بی مدد بنت الحیدر (۴)
سبک شور حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخترِ زهرا، فاطمه مَنظر هستی دخترِ مولا، چون علی محشر هستی کوثرِ کوثر، خطبه هاته کوبنده حیدرِ حیدر، خشم توئه توفنده بی بی... دریایِ، سخاوتی وُ رأفت الگویِ، کرامتی وُ عفت تو پاکی، دومی ناپاک بوده تو نوری، بیگانه ای با ظُلمت ام کلثومی، گدائیته مرسومی ام کلثومی، تو زاده معصومی ام کلثومی، وارثِ زهرا وُ علی ام کلثومی، که اِنقَدَر مظلومی مدد بنت الحیدر(۴) خواهرِ ارباب، بانویِ عاشورایی خواهر و یارِ، حضرتِ مجتبایی راویِ داغِ ، کربلا تا شام هستی از غمِ کوچه، مثل حسن بِشْکَستی بی بی... اَشعارِت، تو کوفه غوغا کرده ناله هات، دشمن و رُسوا کرده همپایِ ، زینب کبری تو شام خطبه هات، دلهارو شیدا کرده ام کلثومی، فدائيه اربابی ام کلثومی، برا حسن بیتابی ام کلثومی، عمه یِ علی اصغر ام کلثومی، تو غمخوارِ رُبابی مدد بنت الحیدر(۴) همدمِ زینب، تو کوفه و شامِ بَلا ناموسِ عباس، بوده فدائيت سَقا مثلِ رقیه، تو تازیانه خوردی تاسرِعباس، رونيزه شُد آزُردی بی بی... بارونه، چِشات داره میباره هر لحظه، دلِ تو بی قراره دیدی که، به کربلا تو گودال سرِ شاه، تو دستِ نیزه داره ام کلثومی، بانیِ روضه هایی ام کلثومی، حامیِ نوکرایی ام کلثومی، از مزارِت مدينه ام کلثومی، ميشيم ما کربلایی مدد بنت الحیدر(۴)
سبک شور فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها یه سلام بدیم به اون آقایی که کریمِ و سخاوت داره هر کی رفته در خونش دیده توی دستاش باب رحمت داره آقایی که صلح او باعث شد اسلام ما سرفراز تر باشه قبر خاکی‌شو یروز می‌سازیم تا بقیعِ آقا محشر باشه میگم، با سوز و محن سلام، یا امام حسن سلام، یا امام حسن.... یه سلام بدیم به اون اربابی که شهنشاه تموم دنیاست کربلاش خدا می‌دونه عشق و.. قبله‌ی تموم سینه زنهاست ارباب ما عاشورا غوغا کرد سر داد اما عزتش رو اصلاً لذتی داره پای پیاده... اربعین به کربلایش رفتن میگم، با دلی پر آه سلام، یا ثارالله سلام، یا ثارالله.... یه سلام بدیم به اون سقایی که تو علقمه خدایی مَرده دستِ‌شو داده ولی دستش رو از همه غیر حسین رد کرده سلامِ ما بی‌جواب نیست، هیهات که جواب کنه مارو احساسی توی دستای آقائه اذنه... کربلامون حضرت عباسی میگم، ای شه قابل سلام، یا ابوفاضل سلام، یا ابوفاضل.... یه سلام بدیم به اون بانویی که خدای عشق و کوهِ صبره توی قتلگاه بی‌بی ثابت کرد سپرِ بلا و... روحِ صبره همه جا کناره ارباب بوده هم به قتلگاه پر او سوخته بعد کشتن حسینش توی.. خیمه دیده معجر او سوخته میگم، هر روز و هر شب سلام، بی‌بی جان زینب سلام، بی‌بی جان زینب.... یه سلام بدیم به اون مظلومه که تموم سال ازش حرفی نیست اما دختر علی و زهراست بخدا کرامتش غوغا ایست مددی یا ام کلثوم روی لب هر شیعه‌ی مولائيه کربلا بوده و دنیا دیده عین زینب بی‌بی، زهرائيه میگم، بی‌بیِ مظلوم سلام، یا ام کلثوم سلام، یاام کلثوم.... یه سلام بدیم به اون مولایی که برای شیعه ها مولا شد زهرا بود سپر برای حیدر او سپر برا خودِ زهرا شد توی جنگ کوچه رزمِ‌آور بود همدمِ فاطمه توی غم ها شش ماهه شهید کوچه بودو... اُسوه‌ی شش ماهه‌ی کربلا میگم، با نوایِ جلی سلام، محسن ابن علی سلام، محسن ابن علی....
ای صاحب گنجینه‌ی منظوم مدد ای همدم هفت نورِ معصوم مدد ذکر لب نوکران این درگاه است یا ام وقار و «ام کلثوم» مدد...
فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی @navaye_asheghaan