سیدکمال میرصانعی: راهب و سربریده امام راهب آمد با خدا خلوت کند از سر خون خدا دعوت کند پاس استقبال او زر می دهم پای این سر دُرّ و گوهر میدهم او شبی را داده بر من افتخار بوسه باران کرده ام رخسار یار چشم مه بر من نظاره می کند دیر من دار الزیاره می کند دیده زن های بهشتی صف بصف باگلاب دیده گان همچون صدف ناله ای جانکاه می آید به گوش طاقت ازکف داده و رفته زهوش این نوای جانگداز مادر است فاطمه بر لاله اش نوحه گراست بر من و احوال من آگه توئی من یقین دارم چراغ ره توئی میهمان یک شبه شیب الخضیب شاکرم فیض تو شد برمن نصیب راهب امشب بر تو مهماندار شد از خود و از زندگی بی زار شد من کجا و روی تو عالیجناب کس ندیده نیمه ی شب آفتاب چشم راهب را تو روشن کرده ای دیر ویران را چه گلشن کرده ای من بشویم روی ماه انورت نرگس چشمان و ابروی سرت ماه شام تار من امشب بتاب تا بشویم خاک و خونت با گلاب با گلاب و مشک و عنبر شویمت با دلی پر خون سخن ها گویمت ای عزیز جان ختم المرسلین کن قبولم ای مه دنیا و دین نور حق گیرم ز تو ای نورعین تا نفس باقیست گویم یا حسین قلب راهب را دگرگون کرده ای ای سر پر خون دلم خون کرده ای ای گل بستان زهرا و رسول (صانعی ) را بر غلامی کن قبول سیدکمال میرصانعی ۹۹/۶/۲۳ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش