. یابن الحسن! (عرض عجز و ادبی محضر امام عصر علیه‌السلام با تلمیح به اشعار شُعَرای پارسی) امشبی را که به لطفت به درت اُفتادم... صبحِ فردا به قیامت، برسان بر دادم مرو ای صبح! به وقتِ دل من سوی غروب رو مگردان، دمی از من که دهی بر بادم من از آن دم که شدم کُشته ی زیبایی تو... زنده گردیدم و از هر دو جهان، آزادم دوستان عیب کنندم که چرا این همه شعر!؟ چه کنم؟ جز غزلت یاد نداد اُستادم آسمانِ دل من، بار تو را دارد و بس قرعه ی فال، به نام تو بُوَد در یادم دل به تو باخته ام، ای پسر شیر خدا! بی صدا هست به پشتِ درِ تو فریادم سائلِ دست تو از غیر درت مُستغنیست تا گدای تو اَم ای خوب ترین! دلشادم باقیِ خاک تو بودم قَدَمت جایم بود قِسمَت آوَرْد در این عهدِ سِتَم آبادم تا شدم حلقه به گوش ِ درِ اکثار دعا... هر دم آید مددی از جهتِ ارشادم با نگاهی دلِ من را ز ازل بُردی تو منِ لب‌تشنه، عطشناكِ تو مادرزادم روزگاریست که سودای رُخَت دینِ من اَست صبح و شب، منتظرِ آمدن میعادم خیرِ اَخیار تویی، خیرترین،خیر تويي تو نداری خِلَلی در نظرِ نقّادم بِخَری عاقبتم تا که به دردت بخورم! من به دردت خورَم اندازه ی استعدادم تا نیایی، گره از کارِ همه وا نشود! تلخ باشد به لبم مزّه ی هر اعیادم سه شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ 🎤🎤🎤🎤 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113