در دل حبسم وحبس است به دل فریادم فرصتی نیسـت که از ســــینه برآید دادم سال‌ها می‌گـــذرد رفتـــــه‌ام از یاد همــه کاش می‌کــرد اجل گوشـــۀ زندان ، یادم طایر عــرش کجــا ، قعر سیـه‌چال کجــا؟ من کجـا بودم و یا رب به کجــا افتــادم؟ همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس « هر دم آید غـمی از نو به مـبـارک بادم» زهر یکــــبار مرا کُشـــت ،خــــدا می‌داند بارها سـوختـــم و ســـاختم و جان دادم به امـیدی که رضا لحظــــه‌ای آید به برم سال‌ها حلقه‌صفـت چشــم به در بنْهــادم بال پرواز،شکسته است وپرم ریخته است چـه نـیاز اســت که صـــیاد کنـــــد آزادم دل صــــیاد بـوَد سنـــگ و نــدارد اثـــری گیـرم از ســـیــنه برآیـد به فلک فـــریادم منـــــــم آن لالۀ پرپر شـــــدۀ دور از بـاغ که چــو گلبرگ خـــــزان داد فلک بر بادم شعر:استادحاج غلامرضا سازگار |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113