شب ضربت خوردن اميرالمؤمنين علي عليه السلام ▪️دوست دارم برم نجف كنار تربت علي ▪️بنشينم گريه كنم براي غربت علي ▪️دوست دارم برم نجف كنار تربت علي ▪️مثل شمعي بسوزم غرق مصيبت علي ▪️قصه غربت او شعله به عالم مي زنه ▪️شب شنيد وچاه ونخلستان شكايت علي ▪️كوفه اي شهر بلا اي خاك سرد فتنه خيز ▪️شاهدي بر غصه هاي بي نهايت علي ▪️مدينه تو هم بگو قصه تازيانه را ▪️جرم فاطمه چي بود به جز حمايت علي ▪️دستاشو بسته بودن به همسرش سيلي زدن ▪️به خدا دل مي سوزه از اين حكايت علي ” ✅السلام عليك يا ابا الحسن يا اميرالمؤمنين يا علي بن ابي طالب (ع) ◀️خوش به حال آنهايي كه در كنار قبر ارباب.... از نزديك (در نجف اشرف) عرض ادب مي كنند..... خوش به حال آونایی كه نماز شب شان و مسجد كوفه خوندن .... در محراب به ياد مولاشام علي اشك ريختند. امشب به اميرالمؤمنين چه گذشت؟ خانه ي دخترش «ام كلثوم» بود... [دختر به پدر خيلي علاقه مند است] بعضي ها نَقل میکنند ، ...ديشب آقا لحظاتي خوابیدن... بعد بيدار شدند. اشك تو چشماشون حلقه زد.... مگر دختر مي تواند اشك بابا را ببيند.....طاقت بیاره!!!!... سؤال كرد؟: بابا چرا گريه مي كني؟.. ✅ فرمود: رسول خدا را در خواب ديدم، فرمود: ..هلمّ الينا؛ علي جان! ..پيش ما بيا، ما مشتاق و منتظريم.... فرمود:؟؟ بابا چه عرض كردي؟ عرض كردم: ..يا رسول الله، و انا مشتاق اليه؛ ..من هم مشتاقم. ..منم از اين بي مهري ها، از اين سختي ها، ازاين رنج ها و غصب ها خسته شده ام.😭😭(1) مگر ميشه... كسي بيست و پنج سال نگاهش به نگاه قاتلان همسرش بيفته..و براي خدا صبر كند؟! ◀️اميرالمؤمنين خيلي سختي كشيد. از امام صادق عليه السلام پرسيدند: ما اصبر الصابرين؟ آقا جان، صبور ترين صابرين كيست؟ [ صبر امام حسين عليه السلام بي نظير بود، روز عاشورا فرشته ها از صبرش تعجب كردند.] امام صادق عليه السلام فرمود: اصبر الصابرين، جدّم اميرالمؤمنين عليه ... از همه صبور تر بود. از همه بردبارتر بود. ◀️سي سال انتظار شب نوزدهم را مي كشيد. آن شبي كه فاطمه اش را در قبر گذاشت،... گفت: فاطمه جان، كاش علي، جان مي داد. ...😭فاطمه جان، كاش مرگ علي هم مي رسيد.... مبادا عمر علي بعد از تو طولاني بشه! سي سال گذشت، مثل امشبی در محراب عبادت صدا زد:... ✅ فزت و رب الكعبه هذا ما وعدالله و رسوله و صدق الله و رسوله؛(2) اين همان وعده ي پيغمبره... همون وعده ي خداست به خداي كعبه رستگار شدم. من نمدونم چه شد؟ اما همين قدر ميدونم بعد از نماز صبح دو فرياد بلند شد، 😭يك فرياد مي گفت:.. وا اماما! يك فرياد مي گفت: وا ابتاه!.... يك فرياد مي گفت: وا محمداه!.... يك فرياد مي گفت: وا سيداه! ... يك فرياد از زينب بود كه مي گفت: باباي خوبم. يك فرياد از هجر ياران بود كه مي گفت: آقاي خوبم، ارباب خوبم، امام خوبم. صداي وا سيداه، وا اماماه، در كوفه پيچيد. بچه هاي علي آمدند مسجد، بابا را به منزل آوردند.(3) امام حسن رو به پدر كرد و گفت: بابا، وانطع ظهري؛(4) بابا كمرم شكست. بابا كاش مرده بودم؛... ليت الموت اعدمني الحياة.(5) اباعبدالله رو به بابا كرد و گفت: يا ابتاه، من لنا بعدك لا كيومك الّا يوم رسول الله؛(6) بابا روزي به سختي امروز نيست مگر آن روز كه پيامبر از دنيا رفت. فرمود: حسين، روز سخت😭 ،🥀روز تو است؛لا يوم كيومك يا اباعبدالله. حسينم،توگريه نكن هر كه گريه مي كند، تو گريه نكن. چون گريه كنان عالم بايد براي تو گريه كنند. بابا، من گريه را براي امروز ياد گرفتم. بابا اگر براي تو گره نكنم براي كه گريه كنم؟ نزديك خانه فرمود: حسنم، حسينم، مرا زمين بذاريد. بابا، نذاريد زينبم مرا روي دست شما ببيند! 🥀نذاريد صورتم را خون آلود ببيند!.. (ببرمت کربلا) يا اباالحسن، اين يك جريان و يك صحنه بود،... اين يك دختر و يك بابا بود.... يك دختر هم كربلا بود.... آن جا كسي نبود كه بدن را بپوشاند! آونجا كسي نبود سر را از بالاي ني بگيره! در قتلگاه يك نگاه به سر بابا مي كرد و يك نگاه به بدن بابا؛..😭😭 عمه، اين سري كه قرآن مي خواند چرا به او چوب مي زنند؟ چرا سر را بالاي ني كرده اند؟! عمه، اين بدن قطعه قطعه مال اين سر است؟! چه كرده ان كه دختر، بابا را نشناخت؟!.😭😭😭 ناله بزن یاحسین(ع) ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتیدبه‌:↙️ ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113