ذکر توسل وروضه شب جمعه حضرت سید الشهداء علیه السلام در کربلای معلی(سوزناک) اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند: عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اسک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،، شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت گریه نکردی و ناله نزدی،،، اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند: عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اشک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،، شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت گریه نکردی و ناله نزدی،،، اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است اینجا شرف ...بر جنت موعود دارد اینجا ملک روی غبار آلود دارد اینجا... کلام الله ... فرمودند :این آقا قرآن ناطقه،،چه کردند با این قرآن؟ اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند اینجا حسین ابن علی را ....سر بریدن حسین........ بزار حرفی رو بزنم،،،که همتون بلدید،،روضه میخوای بشنوی،،،شب جمعه اس،،بیاد همه ی شهدا،،بیاد اماممون،،،مجلی پر از خانواده های محترم شهداست،،شبه جمعه ای یاد پدر و مادرایی که زیر خاکند،،حالا حرفی که همه با من بگن،،، حالا که شب جمعه شد،،حالا که فهمیدی اینجا کجاست،،،روضه ی امشب چیه،،، در این زمین چون ...کردی منزل جز ماتم وغم...ما را چه حاصل گرچه جدایی...بس بود مشکل آن دم‌بریدم ...من از حسین دل کامد به مقتل ...شمر سیه دل ها ...کسی هست ناله نزنه،،،، کنار قتلگاه وتل زینبیه ای،،حالا ناله بزن!!! چون شمر دون را...آن لحظه دیدم قدر این لحظات وبدون،،،، چون شمر دون را...آن لحظه دیدم از هستی خود،،،من ...دل بریدم آهی جگر سوز...از دل کشیدم حالا،،،، او‌می دویدو...من می دویدم او‌می دویدو...من می دویدم در آن بلندی...وقتی رسیدم چشمم به قاتل...افتاد‌ودیدم می رفت سوی...نخل اومیدم او می کشیدو ... من می کشیدم مــن ناله از دل...او خنجر از کین دیگه کسی ساکت نمونه،،،امشب شب ضجه ی فاطمه اس،،،حالا گوش بده،،، من روی سر بود ...آن لحظه دستم باگریه وبغض...خود راشکستم قاتل...آنجا که هستم بمیرم،،، او‌می نشست و...من می نشستم یه سؤال دارم،،سؤالمو با گریه جواب بدید،،، یه نفر از شما،،،به من بگه،،اجازه میدن ،،با کفش بیای توحرم؟اینجا حرمه حسینه،،احترام داره،،کفشتو باید دم‌در ،،،دربیاری،،، اما زینب دید،،،با چکمه،،رو سینه ی حسین،،،، یا حسین...... وقتی هوا را...من تیره دیدم زهرا به گفتا...ای وای شهیدم قاتل شنید و...من هم شنیدم سادات ببخشن،،،، او می بریدو ...من می بریدم بلند بگو‌حسین....