تقدیم به شهید والامقام شب بود و در خیابان جولانِ خشم و شهوت شب بود و شهر بود و... قحطیِ مرد و غیرت دیدی که قلب شیطان در شادی است آن‌شب زن، زندگی، اسیرِ آزادی است آن‌شب دیدیم شورِ غیرت آن لحظه در سرت بود در چنگ آن اراذل انگار خواهرت بود گم بود در خیابان وقتی نشان غیرت دل را زدی به دریا ای قهرمانِ غیرت دیدی که باز پایِ ناموس در میان است گفتی بهای ناموس در مسلک تو جان است  هر چند از شیاطین بسیار دشنه خوردی این جنگ تَن به تَن را با خون خود تو بُردی در چشمِ مردمانت ای "مَرد" رو سفیدی مانند حاج قاسم حالا تو هم شهیدی ✍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎‌