─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─ نو سروده‌ای تقدیم به آستان کریمه‌ی اهل‌بیت(ع) با نگاهت، می‌زنـم با قدســیان پر، در بهشت می‌گذارم سر،بر این خــاک معطـر، در بهشت آب سقا خــانه‌ات را هـر زمــان نوشـــیده‌ام گوییا نوشـیده‌ام از حــوض کوثر، در بهشت خوانده بودم:«با کریمان کارهادشوارنیست» باز مبهــوتم، در آوردم چــرا سر در بهشت؟ خوب و بد،با هم،میان صحـن تو،پر می‌زنند نیست قانونِ «کبـوتر با کـبوتر...» در بهشت کوه خضـرم، ایسـتاده نـه، که می‌آیـم به سر باهوای عطر تو،چون روز محـشر، در بهشت شهدسوهان‌های شَهرت،برده است از خاطرم طعم آن گندم که خوردم،شام آخر،در بهـشت رفتــم از قــم تا به مشـهد، با قـطـار واژه‌ها تاکه خواندم از برادر،پیش خواهر،در بهـشت گــر چــه دور از آن بهشـت زیــر پای مـادرم، جای مادر،سوی دختر،می‌کشم پر، در بهـشت چشمه‌ی تسنیم و نهرند، اشک‌های چشـم من پیش چشمم ردشد آخر،روضه‌ی در،دربهشت می‌شـود یعنی بخــوانی در قـیامت هم مرا؟ تا بخــوانم از شکــوهت، بار دیگر در بهشت ما به جـــای قبــر پنهـان، زائـر صحـن توایم فاطمه! ما را شفاعت کن،چو مادر،در بهشت شعر:استاد قاسم صرافان ‍‍‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝